Quantcast
Channel: بچه نفتون
Viewing all 47 articles
Browse latest View live

پنجمین جشنواره ادبیات داستانی دینی و آیینی خوزستان برگزیدگان اش را شناخت؛

$
0
0

انتقاد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان

از کم کاری در بخش ادبیات داستانی دینی و آیینی


مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان از کم کاری در زمینه ی ادبیات دینی و آیینی در دهه اخیر در بخش داستان و رمان در استان انتقاد کرد و خواستار تلاش بیش تر نویسندگان و هنرمندان در این زمینه شد.

به گزارش خبرنگار ما، حجت الاسلام والمسلمین سپهر- که در آیین اختتامیه پنجمین جشنواره ادبیات دینی و آیینی استان خوزستان در تالار مهتاب اهواز سخن می گفت- با اشاره به 8 سال دفاع مقدس افزود: آیین ها و فرهنگ های مختلفی در مناطق مختلف استان و بین اقوام وجود دارد. دوران دفاع مقدس نیز که فرهنگ خاص خود را دارد و در زندگی مردم کشورمان به ویژه استان خوزستان تاثیر بسیاری داشته است. در حقیقت استان خوزستان به اندازه ی کل کشور تمدن، فرهنگ و خرده فرهنگ دارد. 


وی با تاکید بر این نکته که وضعیت ادبیات در کشور و استان خیلی قوی نیست از معاونت فرهنگی حوزه ی مسوولیت خود و اداره  فرهنگ و ارشاد اهواز خواست فصل جدیدی از اعتبارهای فرهنگی را برای ارتقا و توسعه ادبیات دینی و آیینی در نظر بگیرند و نسبت به برگزاری جشنواره های منطقه ای اقدام شود.


وی همچنین از برگزار کنندگان جشنواره و هیات داوران قدردانی کرد.

استاد بهزاد فراهانی:

خوزستان از نظر ادبیات داستانی استان پربرکتی است


یک استاد سینما و تاتر تصریح کرد: خوزستان از نظر ادبیات داستانی، استان پربرکتی است که حد و حدودی هم ندارد.

بهزاد فراهانی در آیین اختتامیه پنجمین جشنواره ادبیات دینی و آیینی استان خوزستان افزود: نسل جوان در خوزستان کم نیستند، منتها لازم است که مدیران ارتباط خود را با سازمان آموزش و پرورش به منظور راهنمایی و آموزش جوانان و نوجوانان علاقه مندان به ادبیات داستانی را بیش تر کنند.


وی با اشاره به استقبال نه چندان گرم داستان نویسان و علاقه مندان به ادبیات در آیین اختتامیه خواستار استفاده از روش های مختلف برای اطلاع رسانی به علاقه مندان شد و خاطر نشان کرد: ارتباط با مردم در آیین پایانی جشنواره ضعیف بوده در غیر این صورت همه ی ما عاشق ادبیات داستانی و نمایشی هستیم.


وی در ادامه از زنده یاد احمد محمود داستان نویس خوزستانی- که کلام اش روشنا بخش زیبایی و بداعت، مضامین و تکنیک هایش تنه به شولوخوف و چخوف می زد تجلیل و یاد کرد و در ادامه داستانی را برای حاضران قرایت کرد. 

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان:

ادبیات داستانی در خوزستان مظلوم است


همچنین در این جشنواره معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در سخنانی ضمن تبریک سالروز حضرت فاطمه زهرا و روز مادر از برگزار کنندگان بابت برگزاری جشنواره تشکر کرد و از بابت صندلی های خالی و استقبال کم علاقه مندان به ادبیات داستانی و کم کاری در بخش ادبیات انتقاد کرد و گفت: شرکت 100 داستان نویس و دریافت 200 اثر در این جشنواره جای تقدیر دارد اما چرا داستان نویسان در آیین اختتامیه آن شرکت نکردند؟!

حمیدی نژاد در ادامه با تجلیل از زنده یاد ایوبی گفت: قلم مرحوم ایوبی خدمات زیادی به داستان کشور کرد و آبرویی برای استان بود.


وی در زمینه ی ادبیات داستانی در استان گفت: از آن جا که ادبیات داستانی در خوزستان مظلوم است، ما برای سال جاری برنامه ریزی خوبی برای اعتلای ادبیات داستانی به ویژه در بخش دینی و آیینی انجام داده ایم. از جمله شورای سیاستگذاری را تشکیل دادیم که در چند روز آینده شروع به کار خواهد کرد.

وی افزود: سال گذشته سال احیای شعر بود به گونه ای که با برگزاری 70 جشنواره شعر بین المللی، ملی، منطقه ای، استانی و شهرستانی بیش از 19 هزار اثر که حاصل شاعران تلاشگر و زحمت کش ملی ماست دریافت کردیم که این آمار برای وزارت خانه قابل باور نبود و ما اعلام آمادگی کردیم تا این تعداد آثار را با نام شاعران برای وزارت خانه ارسال کنیم.


معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در پایان با بیان این نکته که باید احولی در ادبیات داستانی در سال جاری ایجاد کنیم بر ضرورت برگزاری کلاس های آموزش و برگزاری جشنواره های ادبی در شهرهای مختلف با کمک و همراهی نویسندگان و شاعران تاکید کرد و خواستار استفاده ی نویسندگان از ارزش های اسلامی و انسانی در کارهای داستانی خود شد.

همچنین در این جشنواره وصلتی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اهواز گزارشی از روند برگزاری جشنواره و آثار رسیده و ارزیابی و گزینش 40 اثر از 200 اثر رسیده به جشنواره توسط هیات داوران در مرحله نخست متشکل از فریدون یونسی، حمیدرضا اکبری(شروه)، بهاره اله بخش، پگاه شنبه زاده، مریم دلباری، مسعود عالی محمودی، ثنا نصاری خبر داد و گفت: همچنین علی خدایی، غلامرضا رضایی، حسین سناپور، بهناز علیپور گسکری و آرش آذرپناه داوری مرحله پایانی جشنواره را به عهده داشتند.


گزارش خبرنگار ما حاکی است: برنامه صبح جشنواره با داستان خوانی نویسندگان شرکت کننده در بخش رقابتی جشنواره آغاز شد. سپس علی خدایی، غلامرضا رضایی، دکتر بهناز علیپور گسکری و آرش آذرپناه پیرامون داستان های خوانده شده به نقد و بررسی پرداختند. اجرای موسیقی توسط گروه موسیقی «ویستا» و شاهنامه خوانی توسط سرکار خانم نسترن محمودی از دیگر برنامه های جشنواره بود.


گفتنی است در بخش پایانی جشنواره، آرش آذرپناه به نمایندگی از هیات داوران، بیانیه داوران را قرائت کرد. در ادامه برگزیدگان جشنواره معرفی شدند.

در بخش« داستان کوتاه با موضوعات آیینی» جشنواره چهار داستان نویس برتر (بدون رتبه بندی)بدین شرح معرفی شدند: غلامرضا شیری  (به خاطر داستان ) عوض/ خالد شهباز (به خاطر داستان ) شوخی/ جابر غفاری پور (به خاطر داستان )  برای دلداری تو نیست که می نویسیم/ لیلا روغنگیر (به خاطر داستان ) سهیل هیچی


در بخش «داستان کوتاه با موضوع آزاد»  جشنواره نیز از چهار داستان نویس برتر  (بدون رتبه بندی)بدین شرح تجلیل شد: حامد قارونی (به خاطر داستان ) این روزها که می گذرد/ عیسی عسگری (به خاطر داستان ) بهزاد و کمی بیشتر/ سعید شعبانی (به خاطر داستان ) گرداب/ زینب عصاره زادگان (به خاطر داستان ) بابایی

هیات داوران پنجمین جشنواره ادبیات داستانی آیینی خوزستان در بخش آیینی جشنواره، سه داستان را  (بدون رتبه بندی) شایسته تقدیر دانستند :لیلا رستگار (به خاطر داستان )  برادرم ماهی خارو/ صادق چولکی (به خاطر داستان ) غریبه ها/ سید میثم رمضانی (به خاطر داستان ) من یوسفم، تو یوسفِ بی چاه دیدی ای؟


هیات داوران پنجمین جشنواره ادبیات داستانی آیینی خوزستان در بخش آزاد جشنواره، پنج داستان را (بدون رتبه بندی) شایسته تقدیر دانستند: محسن اکبرزاده (به خاطر داستان ) درتنِ مـه/ محمدباقر اصلیان (به خاطر داستان ) یک شبِ مناسب برای کشتن/ زینب غلامی  (به خاطر داستان ) همه ی لبخندهایی که برای تو بود/ پروین پورجوادی (به خاطر داستان ) مهتابی سقف/ میثم خالدیان (به خاطر داستان (...)

پنجمین جشنواره ادبیات داستانی آیینی خوزستان، در بخش نوجوان ، شاهین بیرگانی، ارغوان قاسم نژاد، نگار اکبری، دانیال موحدی را (بدون اولویت) شایسته تقدیر دانست.


فردین کوراوند دبیر اجرایی جشنواره و مسوول انجمن قلم شهرزاد در خصوص اهداف برگزاری این جشنواره به خبرنگار ما گفت: مهم ترین اهداف این جشنواره، کشف و شناسایی ظرفیت های داستانی در حوزه داستان نویسی استان خوزستان و معرفی و ترغیب داستان نویسانی بوده است که رشد بهتری در این حوزه داشته اند.

وی در خصوص انتشار آثار برگزیده در این جشنواره در مجلدی مجزا گفت : قرار است مجموعه های از آثار داستانی آیینی در چند سال گذشته و دوره های پیشین این جشنواره در یک مجلد مدون و منتشر شود

کوراوند در خاتمه از کشوری شدن این جشنواره در دوره آینده خبر داد و تصریح کرد: با توجه به استقبالی که از این جشنواره در خارج از مرزهای استان وجود دارد دوره بعدی این جشنواره فراخوان کشوری خواهد داشت.

نسرین ایوبی فر، همسر زنده یاد استادمحمد ایوبی نویسنده فقید جنوبی، از دیگر میهمانان مراسم اختتامیه بودند.


با حضور آیت ا... شفیعی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری؛

$
0
0

برترین های نخستین جشنواره سراسری شعر دوست

در اهواز معرفی شدند

 روزنامه توسعه جنوب- حبیب اله بهرامی: نخستین جشنواره سراسری شعر دوست روز پنجشنبه  28 اردی بهشت ماه در تالار مهتاب اهواز برگزار شد.

در این جشنواره حسن حائری مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان، سرهنگ "سید حسین  سید حقیقی" فرمانده انتظامی شهرستان اهواز، تنی چند از مسوولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و جمعی از شاعران و علاقه مندان به شعر و شاعری از سراسر کشور حضور داشتند.

دیوان حافظ جامع تر از کلیات سعدی و ماندگار تر است

  نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در سخنانی با استناد به آیات و روایات وظیفه ی شاعران را در عصر حاصر خطیر خواند و با اشاره به این نکته که شعر در هر عصر و زبانی وجود داشته است تاکید کرد: ویژه گی هایی که در بخش شعر وجود دارد در دیگر بخش ها نیست.

آیت ا...شفیعی ابتدا به بررسی شعر به معنای خیال پرداخت که در نگاه انسان به تصویر و سپس به لفظ در می آید سپس به تفسیر ابیاتی از شعر حافظ پرداخت و به نقل از پیامبر اکرم برخی اشعار را حکمت ذکر کرد و در مورد شاعران عصر جاهلیت گفت: شاعران عصر جاهلیت هر سال به مکه می آمدند و شعرهای ناب خود را ارایه می دادند و به مناقصه می گذاشتند و بهترین ها را نیز به دیوار کعبه نصب می کردند که نام اشعار به معلقات سبعه معروف شد.

وی افزود: معلقات سبعه سال های زیادی بر دیوارهای کعبه آویخته بود به گونه ای که چهره درخشان آن ها بر اثر گرد و غبار تیره و تار شده بود و کسی قادر نبود که از آن اشعار فصیح‏تر و بلیغ‏تر بیاورد تا اینکه پیامبر اسلام ظهور کرد و آیاتی به نام قرآن از جانب خدای توانا آورد. بعضی از فصحاء معروف عرب مانند لبید، شاعر مشهور، همین که آیات شریفه قرآن را شنید، پس از کاوش کامل و پی بردن به عظمت قرآن، به دین مقدس اسلام مشرف شد و به خاطر احترام به قرآن مجید، برای همیشه شعر گفتن را ترک نمود.

 وی سپس به بررسی اشعار حافظ و سعدی پرداخت و گفت: سعدی استاد اخلاق و حکمت است و به گفته ی مرحوم فروغی سعدی به زبان امروزصحبت می کرد؛ با این حال دیوان حافظ جامع تر از کلیات سعدی و ماندگار تر است. چون حافظ با ذوق عرفانی و حکمت متعالی استفاده ی هنری کرده است که هیچ گاه هم تمام شدنی نیست.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: لازم است عالم شعر در عصر جدید متشکل شود. ما شاعرانی داریم که خوب شعر می گویند اما شعر خوب نمی گویند. شاعران با استعدادی هم هستند که سطح شعرشان پایین است که می باید با تشکیل کلاس های آموزش نقد و بررسی شعر پر و بال بگیرند تا دریابند که ادبیات ما چه قدر متعالی است.

خوزستان استان ادبیات خیز است

 سخنران دیگر این جشنواره مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان بود که در سخنانی ضمن قدردانی از تلاش های دست اندرکاران جشنواره از جمله هیات داوران تاکید کرد: خوش بختانه خوزستان نه تنها استان زرخیز و نفتخیز است که استان ادبیات خیز است. شاید به عمر تمدن ایران به ویژه تمدن تشیع، خوزستان نقش برجسته ای در ادبیات دینی و آیینی و تاریخ ایران و تمدن ایرانی دارد که می توان به شاعران بزرگی هم چون دعبل خزایی،  ابونواس اهوازی و علی ابن مهزیار اهوازی و قیصر امین پور اشاره کرد.

حجت الاسلام والمسلمین لطف اله سپهر به حضور شاعران جوان خوزستانی در محضر رهبر معظم انقلاب در آیین های شعر خوانی- که بخشی از توانمندی های ادبیات خوزستان را ارایه می کنند- اشاره کرد و از برگزاری 25 کنگره بین المللی، ملی، منطقه ای، استانی و محلی و فولکلوریک در استان و رسیدن 18 هزار قطعه شعر به این کنگره ها خبر داد.

 وی با اشاره به جشنواره شعر دوست گفت: در میان جشنواره های استان جای خالی جشنواره ی دوست مشهود بود که ان شاا... پیشنهاد دهنده ی این جشنواره مورد تقدیر و تشویق ویژه قرار خواهد گرفت.

وی خواستار تغییر زمان برگزاری جشنواره در ماه های رمضان، شعبان یا رجب و نیز بین المللی شدن آن در سال های آینده و نیز ثبت در تقویم فرهنگی هنری استان شد. وی همچنین خواستار برخورد با رییسان اداره های فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان هایی شد که در این جشنواره حضور نیافته اند.

حاج آقا سپهر در ادامه ی سخنان اش خواستار همکاری دانشگاه ها و حوزه های علمیه برای ارتقای فضای معنوی و مبانی اعتقادی جشنواره و نیز افزایش زمان برگزاری آن شد و اظهار امیدواری کرد: محتوای شعر جشنواره دوست قوی تر و آثار برتر امسال در کتابی چاپ شوند و جشنواره برای همیشه ماندگار شود و سطح جوایز نیز بالاتر رود.

 مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان همچنین یاد و خاطره ی سردبیر و مدیرمسوول هفته نامه بهار سبز " حاج حسین زراعتکار و همسرش زهره افتخاری را- که در سانحه ی رانندگی جان به جان آفرین تسلیم کردند- گرامی داشت.

در ادامه آیین اختتامیه، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اهواز در سخنانی گزارشی از نحوه ی برگزاری جشنواره ارایه کرد.

 مسعود وصلتی گفت: جرقه ی برگزاری جشنواره شعر دوست از زمستان سال گذشته زده شد و همه بر آن شدند که جایگاه شعر خوانی برای حضرت دوست و باری تعالی باید گرامی داشته شود و حرکتی در این راه صورت گیرد که به همت انجمن شعر اهواز فراخوان زده شد و 1400 شعر از 200 شاعر به دبیرخانه جشنواره رسید که 12 نفر به عنوان برتر و شایسته تقدیر توسط هیات داوران انتخاب شدند.

 گزارش خبرنگار ما حاکی است: در برنامه های صبح و بعدازظهر این جشنواره عده ای از شاعران به شعر خوانی پرداختند و اجرای موسیقی توسط نبی صاکی از دیگر بحش های متنوع جشنواره بود.

در آیین اختتامیه ی جشنواره وقتی که "سلمان یدالهی" شاعر و مجری مجرب و مسلط پشت تریبون قرار گرفت و شعری خواند و "محمد جواد شاهمرادی" از تهران را برای قرایت شعر فرا خواند؛ او آمد و ندا داد:" شمع روشن نکن که نورانی است مجلس شعر خوانی ام امشب/ از زمین و زمانه پنهان نیست هیجان نهانی ام امشب" ولی سرکار خانم "حسنا محمد زاده" از کاشان آمد و گفت:" شاعر نور حی علا عشق با قلم های عاشق نوازت/ آسمان و زمین را بگنجان گوشه ی دفتر نیمه بازت" اما "محسن اکبر زاده" از استان فارس از "شب گفت و هزار گردش ماه و ضمانت زهر و رضایت او"

 قاسم آهنین جان شاعر و منتقد خوزستانی هم وقتی پشت تریبون رفت در سخنانی گفت: وقتی جشنواره ای برای خداوند است معنوی ترین است. شعر گفتن برای خداوند بزرگ ترین چالشی است که یک شاعر در آن وارد می شود.

وی سپس چنین خواند:" چون خطاب آمد چه جای گفت و گو/ سر من شد آدمی من سر او" اما سرکار خانم"معصومه سادات شاکری" از نیشابور از حرف هایی کوچک و بزرگ و سخت ناشنیدنی گفت که از سر نیاز با خدایش می زند/ و "رضا نیکوکار"از رشت آمد و از نسیم های پشت شیشه سرود و از یاکریم ها و تاکید کرد:"چیز جدیدی نیست غم شاعرانم/ نام تو بوده روی لبم از قدیم ها"

استاد هرمز علی پور هم در این جشنواره شعر سپیدی جهان را از مجموعه شعر سپیدی جهان خواند:" سپیدی جهان کجاست و / سپیدی آب ها را که دیده است/ از تو می پرسم دوست/ وقتی شاعران به یک نگاه می گریند/ پس کی می رسد سپیدی جهان/ تا گل به چهره انسان درنگ کند/ تا این همه کودکان/ به گورها نگاه نیفکنند/ و این بهار که پشت در رسیده است/ مرا نخواهد دید/ که چون به دیده ام نگاه کنی ای دوست/ انبوه خلقت آدمی پیداست"

این گزارش حاکی است: حسن ختام جشنواره، قرایت بیانیه داوران بود که توسط حبیب پیام خوانده شد و سپس اسامی برترین های شعر دوست به شرح ذیل خوانده شدند و هدایای خود را از دستان حاج آقا سپهر، سرهنگ حقیقی، استادان محمد شیدا، هرمز علی پور، سلیمان هرمزی و حائری، عزیزی، چنانی و شکرریز دریافت کردند.

معرفی برترین های نخستین جشنواره سراسری شعر دوست

در بخش کلاسیک رضا نیکوکار از رشت ، مقام اول را به دست آورد، مصطفی توفیقی از مشهد در سکوی دوم جای گرفت و حسنی محمدزاده از کاشان ومحمد جواد شاهمرادی از تهران به طور مشترک مقام سوم را از آن خود کردند.

همچنین از سرکار خانم زهرا شعبانی از هندیجان و مهدی علی بلندی از همدان تقدیر شد.

 در بخش آزاد محسن اکبر زاده از شیراز مقام نخست را کسب کرد. معصومه سادات شاکری از نیشابور در جایگاه دوم ایستاد و افسانه سلطانی از آبادان و فاطمه معصومی از یاسوج به طور مشترک جایزه های رتبه سوم را دریافت کردند . سرکار خانم عفت خادمی و مریم عمار لو از نیشابور نیز مورد تقدیر قرار گرفتند.

شایان گفتن است: هرمز علی پور، محمد بقالان، افسانه نجومی، مهدی مرادی و حبیب پیام به عنوان هیات داوران جشنواره انجام وظیفه کردند. همچنین از تلاش های بهمن ساکی، علیرضا شکرریز، فردین کوراوند، کامران عالیان، داود رضا کاظمی و عبدالرسول سعادت قدردانی شد.

* درحاشیه:

- به گفته ی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اهواز قرار بود "آثار در هر دو بخش مجزا (سنتی-آزاد) ارزیابی و در دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال مورد داوری قرار گیرند" اما آثار کلیه ی شاعران تنها در دو بخش سنتی و آزاد مورد داوری قرار گرفتند و از انتخاب گروه زیر 18 سال خبری نبود. این در حالی بود که شاعران این گروه هم فرم مخصوص پر کردند و هم رونوشت شناسنامه های شان را به دبیرخانه ی جشنواره فرستادند.

لازم است مسوولان مربوط در این خصوص پاسخ گو باشند. چرا که حق گروه نوجوان نادیده گرفته شده است!

- در این جشنواره تنها دو شاعر بانوی خوزستانی به مرحله نهایی رسیدند که اولی مقام سوم را به دست آورد و دیگری شایسته ی تقدیر شناخته شد و 10 نفر دیگر از رشت و مشهد و کاشان و تهران و نیشابور و یاسوج و شیراز و همدان بودند.

حکایت های قلمچی؛

$
0
0

قلمچی بیرگونی "لرد" می شود!!

امروز پاپتی اهوازی می آید رو به رویم می ایستد و می گوید: قربانت گردم جناب استاد قلمچی بیرگونی!

سرم را از داخل یکی از روزنامه های دولتی بیرون می آورم. روزنامه ای که تعداد آگهی هایش با دست قابل شمارش نیست و باید از ماشین حساب استفاده کنم تا بتوانم چند میلیارد را با هم جمع بزنم. در چشمان منجق مانند پاپتی میخ می شوم و می گویم: ها! بگو:

پاپتی می خواهد دست راست اش را بالا بیاورد تا بهتر بتواند حرف بزند که مهلت اش نمی دهم و می گویم: به صورت خبردار هم می تونی حرف بزنی! بنال ببینم چی می خوای بگی!

پاپتی بدون هیچ مقدمه و اشاره ای می گوید: شنیدی در تهران چه خبره؟

قبل از این که آب دهان اش را بتواند قورت دهد می گویم: ها! پیل توی خیابونا ریختن و لابد کسی نیست جم کنه! درست می گم؟

پاپتی بی آن که از جایش تکان بخورد می گوید: نه قربان! می خوام برم چند دست لباس درست و حسابی بخرم، همین.

می گویم: این همه لباس ریخته توی همین بازار پاکستانی های خودمون، اون وقت می خوای بری لباس از تهران بخری؟!

پاپتی دستان اش را در جیب می کند و می گوید: قربان این جا که لباساش بنجلن! مو لباسای کار درست می خوام.

می گویم: میل با خودته، مرخصی بگیر برو...

می گوید: قربان اول می خوام یه آگهی فروش خونه توی روزنامه ایران بزنم تا کلاسم بره بالا و بعد هم بتونم با پول خونه برم لباس بخرم...

نگاهی عاقل اندر دیوانه به پاپتی می کنم و می گویم: حالت خوبه؟! مرد حسابی! می خوای بری خونت رو بفروشی و با پولش بری لباس بخری؟! تازه، آگهی فروش خونه رو می خوای توی روزنامه دولتی بزنی که کلاست بره بالا؟! مرد حسابی! به اندازه ی پول خونت که باید هزینه ی آگهی بدهی! فهمت کو؟! لااقل اونه ببر بالا... آگهی تو بده به خودم برات مجانی می زنم پاپتی جون. هم فهمت می ره بالا و هم کلاست و در عوض جیبت پارو نمی شه...

پاپتی قیافه ای حق به جانب می گیرد و می گوید: آخه قربان! هر چی تو بگی. اما مو از یه جای حسابی می خوام خرید کنم که روم حساب باز کنن و بهم جنتلمن بگن. جایی که یه پالتو و یه جفت کفشش حداقل 15‌میلیون‌تومنه. کت و شلوارش 28 میلیونه و کمربندش دو‌میلیون و مانتوش ۵۰۰‌هزارتومنه...

 تازه یه پیرهن می خوام بخرم یه میلیون و 700‌هزارتومن. لباس زیرم 200‌هزارتومن. جورابم صد‌هزارتومن. تی‌شرت ۲۵۰‌هزارتومن، کیف ورزشی ۳۰۰‌هزارتومن. گرمکن ورزشی هم ۷۰۰‌هزارتومن. خب از 50میلیون تومن دیه چیزی نمی مونه که...

بی اختیار بلند می شوم و می گویم: آهای آب به چاله ریز! بیا این پاپتی رو ببر و یه آبی روی سرش بریز تا فکر خرید از این بوتیکای شمال شهر تهران از مخش بیرون بره... لیوه!

آب به چاله ریز می آید و پاپتی را با خود می برد.

می نشینم به شمارش آگهی های روزنامه ی دولتی و نیز مبالغ آن که فکر خرید پاپتی از بوتیک های تهران عجیب ذهن ام را به خود مشغول می کند! شیطان می گوید: بروم و خانه را بفروشم و بپرم تهران و در این بوتیک های شمال شهر گشتی بزنم و کلاسم را ببرم بالاتر تا ببینیم "لرد" بودن چه شکلیه! ما که فقط یک دال از لرد های تهران کم داریم؟!

حکایت های قلمچی بیرگونی؛

$
0
0

"قلمچی" خانه ی مطبوعات تشکیل می دهد!

خانه ی مطبوعات

امروز بر عکس روزهای پیشین بچه های ستون "قلمچی" جمع شده اند. از "پاپتی" و "دلتنگ زاده" اهوازی " گرفته تا "آقای پیشنهادی" (بچه ی شوشتر)، "کاکا نبو" بچه ی (آبودان)، "آب به چاله ریز" و "چار تیه" بر و بچ (m.i.s) و "پدی" بچه ی (کتک) که مدتی ست از "آ" جلوی اسم اش محروم گشته است!

همه نشسته اند تا هم تبدیل شدن ستون را به "خانه" جشن بگیرند و هم مسوولیت های جدیدی را که از سوی استاد قلمچی برای آن ها در نظر گرفته شده دریافت کنند.

قلمچی بر می خیزد و تا می خواهد سلام کند، مورد تشویق قرار می گیرد. شوت بلبلی و کف و دست و چند نقطه است که فضای ستون یا همان خانه را پر می کند...

قلمچی بدون آن که کسی معرفی اش کند و هدف از تشکیل این جلسه را بگوید بی مقدمه برمی خیزد و می گوید: بچه ها سلام. خواهش می کنم تا پایان سخنرانی از ابراز احساسات خودداری کنین. من خیلی برنامه براتون داشتم و می خواستم داشته باشم؛ اما متاسفانه عده ای با ما همکاری نمی کنن و نمی خوان که ستون ما توسعه پیدا کنه و تبدیل  به خانه بشه تا عده ای زیر این ستون نانی به کف آرند و به غفلت نخورند...

پاپتی می گوید: آقا! منظورتون نون قبل از گرون شدنه یا بعد از اون؟

قلمچی طوری چپ چب به پاپتی نگاه می کند که همه  فکر می کنند که قلمچی چپیه!

قلمچی ادامه می دهد: کار کردن در مطبوعات استان خیلی سخته. حتا از کار کردن توی بانک و بیمه هم سخت تره!

این بار دلتنگ زاده برمی خیزد و می گوید: آقا! منظورتون بانک 3000 میلیارد تومنی و بیمه ی ایران که نیست؟

قلمچی با دست اشاره می کند که بنشیند و ادامه می دهد: مدت هاست که مطبوعاتی های ما سر و هیچ و پوچ از دور سی هم شاخ و شونه می کشن و همدیگه رو متهم می کنن و خلاصه به هم می پرن اما از نزدیک اگه به هم برسن به گونه ای رفتار می کنند که انگاری صد ساله رفیقن!

این دفعه کاکا نبو بلند می شود و می گوید: استاد! سر هیچ و پوچ که کسی به کسی نمی پره! حتمن چیزی توی این چیزه که دو گروه به هم می پرن و یه گروه هم بیرون گود نشسته و چیزی نمی گن اما ناخن هاشونه به هم می زنن! در عین حال که این دو گروه رو هم قبول دارن و هم ندارن!!

قلمچی این بار کاکانبو را راست راست نگاه می کند به گونه ای که فکر کنم همه ی بچه ها این بار یقین حاصل کنند که قلمچی راستی یا اصولگرا است!

قلمچی که انگاری رشته ی کلام از دست اش در رفته است می گوید: داشتم چه می گفتم؟

"پاپتی" می گوید: استاد داشتین درباره ی نون حرف می زدین. درباره ی گرونی و از این جور حرفا!

"دلتنگ زاده" می گوید: استاد! من کاملن حواسم به شما بود. داشتین در مورد اختلاس حرف می زدین و اسامی افرادی که جناب دکتر احمدی نژاد چند سال پیش اعلام کرد توی جیبشه! می خواستین درباره ی کاغذ این اسامی که فکر کنم حالا زرد شده و پوسیده صحبت کنین...

"کاکانبو" می گوید: کا اصلن ای طور نید! شما داشتین در مورد مطبوعاتیا و خونه ی نداشته شون که فقط یه پلاک یا شماره 551 داره و تموم جر ملکی هم روی همین پلاکه سخنرانی مبسوطی می نمودین!

آقای پیشنهادی که تا کنون سکوت کرده است برمی خیزد و می گوید: استاد! اما پیشنهاد دیم مثل روزی نومه ها که هر کی دستش به جایی بند بیسه، مجوز گرفته؛ چندتا خونه مطبوعات هم درست بشه و هر کدوم یه شماره داشته باشه. بعد از این هر کدومشون برن و یارگیری و کار کنن ؛ چه طوره؟

نوبتی هم باشه نوبت "آب به چاله ریز" است که برمی خیزد و می گوید: انگاری شما همه تون از مو آب به چاله ریز ترین! ما ای چو جمع وابیدیم که خونه تشکیل بدیم و پست بگیریم نه این که هی پاپتی بپرین منه بیانات ارزشمند و گهربار استاد!

"چارتیه" هم که تا حال لام از کام نجبانده است، بدون این که برخیزد می گوید: ای کشته مرده ها و عاشقان سینه دریده ی پست و مقام و خونه و لونه و مطرح شدن در انظار عموم! شما هنربندان چی از جون مطبوعات می خواین؟!

"پدی" که تا حال سرش توی کاغذهای جلویش بود و انگاری دارد با دستش دنبال چیری می گردد آهسته از جا بر می خیزد و می گوید: در فرهنگ نمادین و نوستالوژی ما پرداختن به موضوعات فولکلور و سیاسی اجتماعی که باعث هرج و مرج و رقابت های غیر دموکراتیک و آنارشی می گردد باید بگذارین همه ی حرف ها زده بشه...

قلمچی که تا کنون ساکت نشسته است، میان حرف های "پدی" می پرد و می گوید: ببخشید! اینجا کلاس فلسفه و جای فلسفه بافی نیست ما می خواهیم درباره ی ضرورت تبدیل شدن ستون مطبوعاتی قلمچی به خانه ی مطبوعات قلمچی صحبت کنیم و بعد مسوولیت ها را هم بین خودمان تقسیم کنیم؛ نظر شما چیه؟

در این هنگام همه ی بچه بر می خیزند و هورا می کشند و پیشنهاد استاد قلمچی را تایید می کنند...

جلسه برای مدت 10 دقیقه برای صرف چای و بیسکویت تعطیل می شود. زحمت آوردن بیسکویت ها را "شیثم بسکوتی" می کشد...

***

در طول این 10 دقیقه رایزنی و رای زنی ها شروع می شود و تلفن های همراه به کار می افتد و دستورهای لازم داده و گرفته می شود و هر کس با کوله بار و توبره ای پر می رود می نشیند تا قلمچی بیاید و پست ها را تقسیم کند...

خبرنگار ما کسب اطلاع می کند: قلمچی بیرگونی هم از مشورت بی نصیب نمی ماند و اطلاعات و کیهان لازم را به دست می آورد تا بهتر بتواند پست ها را تقسیم کند...

سرانجام با 30 دقیقه تاخیر جلسه ی تبدیل ستون مطبوعاتی قلمچی به خانه ی مطبوعات و پشت بند آن معرفی و تقسیم پست ها و میزها برای خودی نشان دادن در جامعه آغاز می شود...

در ابتدای جلسه، قلمچی بیرگونی به اهداف مطبوعاتی و غیره ی مطبوعاتی و اختصاصی قلمچی خیلی سر بسته به گونه ای که خود نیز متوجه نمی شود که چی می خواسته بگوید چه رسد به حاضران اشاره می کند و می گوید: همه ی آن هایی که با تشکیل خانه ی مطبوعات موافق اند دستشان را بلند کنند...

دست ها بالا می رود و قلمچی احساس می کند که تعداد دست های بالا برده شده بیش از عده ی حاضر در جلسه است!

قلمچی بار دیگر می خواهد که حاضران دست ها را بالا ببرند که این بار هم تعداد دست های بالا رفته بیش تر نشان می دهد! قلمچی خوب که دقت می کند می بیند عده ای علاوه بر هر دو دستشان، پاهای شان را هم بالا برده اند!

قلمچی علت را که می پرسد در می یابد که هر چه آمار شرکت کنندگان بیش تر باشد هم نشانگر فرا جناحی بودن است و هم  نشان دهنده ی این است که خیلی از مطبوعاتی در این جلسه شرکت کرده اند!!

قلمچی پیشنهاد می کند: حالا که هدف و اهمیت، تعداد افراد شرکت کننده در جلسه است؛ بنابراین لازم است از انتخابات گذشته درس بگیرید و بروید و توزیع کنندگان جراید و عده ای از دکه داران را- که در حقیقت مطبوعاتی هستند-  بیاورید و اسم شان را یادداشت کنید که جلسه پر بار شود و عده ای نگویند که فقط بین خودشان انتخابات برگزار کرده اند...

آقای پیشنهادی پیشنهاد می دهد: ما حالا خانه ی مطبوعات مان را تثبیت می کنیم و بعد می رویم از همه امضا می گیریم که آنان در جلسه حضور داشته اند...

استاد قلمچی پیشنهاد را می پذیرد و خانه ی مطبوعات قلمچی با بیش از 550 نفر تصویب می شود!

بعد از تصویب خانه ی مطبوعات قلمچی، چارتیه می گوید: ببخشین! نماینده فلان اداره را نمی بینم. مگه حضور ندارد؟

آقای پیشنهادی، "پدی" را نشان می دهد و می گوید: بفرما این هم جناب نماینده!

چارتیه می گوید: این که پدی خودمونه؟!

قلمچی می گوید: پدی خودمون باشه؟ مگه چه اشکال داره؟! ایشون دره نگشته نذاشته و همه جا هست و هیج جا نیست...

چارتیه می پذیرد و جلسه این بار با صرف شیرینی و نستکافه توسط شیثم بسکوتی ادامه پیدا می کند...

بعد از این که اهالی خانه ی مطبوعات قلمچی، دلی از عزا در می آورند، همه سر جای شان می نشینند و قلمچی شروع می کند به تقسیم عنوان ها.

آقای پیشنهادی پیشنهاد می دهد: برای تقسیم پست ها رای گیری کنیم که قلمچی مخالفت می کند و می گوید: :انگاری این خانه، خانه ی من است و من باید تقسیم مسوولیت کنم نه رای گیری! هر کس مخالفه دستش بالا"

نه تنها هیچ دستی بالا نمی رود که پاها نیز توسط دست ها قلاب می شوند که بالا نروند!

قلمچی بلند می شود و می رود روی بلندی می ایستد و می گوید: اول از حضور کم نظیر شما مطبوعاتی های عزیز استان

که بر ما منت گذاشتین و در این جلسه مهم حضور یافتین تا بر سرنوشت خود حاکم باشین تشکر می کنم. بنده از همین مکان ریاست خودم رو بر "خانه ی مطبوعات قلمچی" اعلام می کنم. امیدوارم با هورا کشیدن خود این انتخاب شایسته را که از سوی شما مطبوعاتی های عزیز صورت گرفته تایید کنین...

صدای تشویق و هورا و شوت بلبلی و احسنت و آفرین به هوا می رود و با صدای رعد و برق آسمان درهم می آمیزد و باران شروع می کند به باریدن که همه ی مطبوعاتی ها این اتفاق را به فال نیک می گیرند!

قلمچی ادامه می دهد: این جانب "آب به چاله ریز" را که سن پدربزرگ مون داره به عنوان نایب رییس خانه معرفی می کنم. تایید می کنین؟ صدای هورا بلند می شود و آب به چاله ریز بر می خیزد و ابراز احساسات می کند...

قلمچی سپس دست "پاپتی" را به عنوان دبیر و سخنگوی خانه ی مطبوعات بلند می کند و خواستار تشویق از سوی حاضران می شود که همه ی مطبوعاتی ها پاپتی را تایید می کنند...

"دلتنگ زاده"، آقای پیشنهادی و کاکانبو هم به عنوان اعضای عادی خانه ی مطبوعات معرفی می شوند که آنان هم مورد تشویق قرار می گیرند...

از "چار تیه" به عنوان بازرس خانه ی مطبوعات نام برده می شود که او هم از تشویق اهالی مطبوعات استان بی نصیب نمی ماند...

قلمچی بعد از انتخاب افراد می گوید: کسی باقی مانده که پست نگرفته باشه؟ در این هنگام "پدی" و "شیثم بسکوتی" بر می خیزند و قلمچی آن ها را با حفظ سمت به عنوان علی البدل هیات مدیره و بازرس انتخاب می کند.

آب به چاله ریز برمی خیزد و می گوید: قربان! چند نفر از دوستانم به مطبوعات و گرفتن پست خیلی علاقه مندن و تا حال چند بار از جلوی دفتر مطبوعات رد شدن و روزنامه هم خریدن... می شه دو سه پست مشاوری براشون در نظر بگیری؟

کاکانبو می گوید: هنوز تکلیف بچه نفتون و استاد صاف صادق اهوازی مشخص نیست. بذار وضع اونا مشخص بشه بعد...

قلمچی می گوید: اگر اونا هم اومدن و نشون دادن که با ما هستن دو پست مشاوری براشون در نظر می گیریم.

آب به چاله ریز می گوید: استاد صاف صادق اهوازی و پست مشاوره؟! عمرن اگه قبول کنه. اون خودش رو خیلی بالاتر از این حرفا می دونه و حتا به ریاست خانه ی مطبوعات هم قانع نیست؟

قلمچی می گوید: پس چی از جون ما می خوان؟

آب به چاله ریز می گوید: نمی دونم از خودشون بپرسین...

قلمچی چیزی نمی گوید و ختم جلسه را اعلام می کند و همه با خیال راحت و راضی به خانه های شان می روند...

میلاد باسعادت مهدی صاحب الزمان (عج) خجسته باد

زنگ انشا؛

$
0
0

درباره ی «روز خبرنگار» هرچه می دانید بنویسید

    شاهین بیرگانی

 البته بر ما دانش آموزان واضح و مبرهن است که خبرنگار چیز(1)، ببخشید، انسان خوبی است و باید باشد.

او زحمت کش است و هر جایی که مامور شود باید برود و اعتراضی هم نکند که البته همیشه هم به خاطر به دست آوردن یک لقمه نان- که از قضا به غفلت هم نمی خورد- می رود و ماموریت خود را انجام می دهد. حتا با هزینه های شخصی و بدون این که از او بپرسند: چه قدر هزینه کرده ای؟ یا او بگوید: چه قدر خرج کرده است...

خبرنگار، انسان شریفی است و دوست دارد حسینی وار زندگی کند و چه بسا که در این راه هم تا اندازه ای موفق می شود؛ اما دلش می خواهد اگر انتقاد سازنده ای هم از سر دلسوزی و به جد یا طنز مطرح می کند، در جاده ی بیابانی مواخذه، تحریم، تنبیه و شکایت و شکایت کشی نیفتد و از او هم نخواهند که مانند چرخ و فلک بچرخد تا آنان هم بچرخند! یا این که دنبال کارمندی بگردد که بیاید و او را با نشان دادن فیش حقوقی از بازداشت برهاند!

برای خبرنگار، اگر چه یک روزی در نظر گرفته اند؛ اما در این روز هم باید، با وسایل نقلیه ای چون اتوبوس و تاکسی- که شیشه های پنجره شان پایین است تا هوای سالم و طبیعی وارد خودرو ها شود- به مراسم برود و در سالن های نه چندان خنک تالارها بنشیند و منتظر مسوولان دعوت شده به آیین ها بماند تا آنان با خودروهای کولردارشان بیایند و برای شان مانند سال های گذشته درباره ی اهمیت اطلاع رسانی و نقش خبرنگار در جامعه سخنرانی کنند!

با این گونه برنامه هایی که برای گرامی داشت روز خبرنگار در نظر گرفته می شود؛ آدم در می ماند که 17 مرداد روز خبرنگار است یا روز مسوولان؟!

البته اگر لطفی هم بنمایند و اجازه بفرمایند که یک خبرنگار یا کلن روزنامه نگاری صحبت کند و حرف مفتی، ببخشید، مفتی بزند، این مجری مراسم است که اجازه ی پرگویی به او نخواهد داد و مدام موی دماغ اش می شود و از او خواهد خواست: مانند قطار سریع السیر و برخی از ما دانش آموزان- که یک خط در میان مشق می نویسیم- حرف اش را زودی بزند یا متن اش را فوری بخواند و تمام کند و برود رد کارش که همانا نشستن در سالن است و گوش دادن به بیانات ارزنده و پر فیض مسوولان اجرایی استان؛ آن هم سالی 365 روز...می گویند: خبرنگاران، مظلوم ترین قشری هستند که برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی جامعه به ویژه مسوولان تلاش می کنند تا آنان هم از نبودها و کمبودها، مشکل ها و معضل های جامعه آگاه تر شوند و هم بیش تر بتوانند با استفاده از هنر خبرنگاران، کارهای انجام شده و در دست اقدام خود را و در حقیقت نیمه ی پر لیوان را برای توسعه و پیشرفت استان به شیوه های مختلف به سمع و بصر مردم برسانند...

اما، نه در این جا و نه در هیچ جای دیگر، بر ما واضح و مبرهن نشده که خبرنگاران، چرا و چه گونه مظلوم شده اند؟! آیا در مظلومیت آنان چیزی یا چند نقطه ای دست و پا داشته است یا این که خودشان خواسته اند مظلوم باشند تا قدر مظلومان ایران و جهان را بهتر بدانند!!

    باز هم بر ما واضح و مبرهن نیست که خبرنگاران یا کلن روزنامه نگاران مظلوم که باید برای رهایی خود و همکاران شان از زیر بار مظلومیت و نیز پیدا کردن جایگاه هایی ارزشمند و والا نزد مسوولان تلاش کنند، به چه منظور دست به اسلحه ی قلم برده اند و هر از چند گاه از طریق رسانه های شان، جوهر خشاب را به سوی هم پرتاب می کنند ؟! که در حقیقت ترکش های آنان به سر و روی خبرنگاران و روزنامه نگارانی اصابت می کند که در این دعوا هیچ کاره اند...

واقعن برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و خدمت به مردم مظلوم خوزستان- که نه مرفه اند و نه آب و هوای خوبی دارند و نه توان مالی و امکانات مناسبی برای گشت و گذار- باید این گونه خود را به آب و آتش بزنیم و به همدیگر شلیک کنیم؟!

به جای صادقانه نشستن در کنار هم و تلاش برای رفع کمبودها و حل مشکل های هم صنف های مان، در مقابل هم می ایستیم و صف آرایی و لشکر کشی می کنیم و آن وقت هم نام خود را خبرنگار و روزنامه نگار می گذاریم که داریم از هم صنف های مان دفاع می کنیم؟! این است معنا و مفهوم «ن و القلم و مایسطرون؟!»

برای شما تمام «من» هایی که از کنار هم نشستن برای حل مسایل و مشکل های قشر خبرنگار، به منظور داشتن یک تشکیلات منسجم به نام «خانه ی مطبوعات» عاجز هستید و به جای ایجاد وحدت بین خبرنگاران مظلوم- که دارند چوب اختلاف های شما را می خورند- نسبت به عمیق تر کردن دره ی ایجاد شده تلاش می کنید، روز خبرنگار نه وجود دارد و نه معنا می دهد و نه شایسته است که بگوییم مبارک تان باشد...

هر چند که برخی مسوولان عزیز هم تنها در آستانه ی روز خبرنگار خود را متولی خبرنگار می دانند و تصمیم می گیرند که مراسمی برای تجلیل از آنان برگزار کنند یا این که بی خیال شوند که خوش بختانه(!) تا امروز (16 مرداد) مشخص نشده که روز خبرنگار توسط مسوولان در اهواز گرامی داشته می شود یا مانند روز کارمند به باد فراموشی سپرده می شود... 

ببخشید، یادمان رفت به عنوان یک دانش آموز خبرنگار، روز «خبرنگار» را به مسوولان عزیز تبریک بگویم...

1- این «چیز» را آن خدابیامرز روی زبان ما انداخت که پرونده ی سبزش را مدیر جهان در مناظره رو  و خاکستری کرد. متوجه شدید که منظورم کدام «چیز» است؟ یا بگم؟ بگم؟!

ن والقلم و مایسطرون؛

$
0
0

پیام مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان

به مناسبت روز خبرنگار

دیرزمانی نیست که در رویدادی خونین، خبرنگارتاریخ ساز ایرانی جاودانه شد. سکوت جامعه ی مطبوعات شکست و روزی در تاریخ و تقویم کشورمان بنام  شهید صارمی و "خبرنگار" نامگذاری شد.

در این روز، حرفه ی خبرنگاری- که در کشاکش دردها و بلاها قلم التیام بخش بر زخم جامعه می زند- گرامی داشته می شود.

از روزی که ایرانی مسلمان، قلم را به خدمت اندیشه‌اش گرفت تا جامعه را از مسایل روز زمانه آگاه کند، سال‌هایی به درازای تاریخ ورود ایران به دنیای نوین می‌گذرد. از آن روز تاکنون، خبرنگار پای در رکاب تاریخ گذاشت؛ همزاد قلم شد و آموزگاری افکار عمومی را بر عهده گرفت.

روز خبرنگار را گرامی می داریم؛ ما که هنوز شهید صارمی- آزاد مردی که 17 مرداد ماه را جاودانه کرد- شهید مرتضی آوینی و سانحه ی هواپیمای130 c- و دوستانی را که پرواز زود هنگام شان نقره داغ مان کرد، از یاد نبرده ایم. هنوز صدای شهید رهبر خبرنگار صدا و سیمای کشورمان که از پیروزی های دفاع مقدس می گفت  در گوشمان طنین انداز است...

روز خبرنگار اختصاص به آنانی دارد که در عرصه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی جامعه نقش اساسی دارند و با عنوان  "جامعه مطبوعات"  و ساکنان وادی قلم و بیان و به عبارتی "روزنامه نگار"شناخته می شوند.

خبرنگار کسی است که با اتکا به خداوند منان و با قلم و بیان خویش به بررسی مسایل، مشکل ها و نارسایی های جامعه می پردازد تا زمینه احقاق حقوق قشرهای مختلف جامعه فراهم شود. کم نبودند خبرنگاران و تصویربردارانی که در طول هشت سال دفاع مقدس در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافتند و با انعکاس خبرها و افشای حقایق، جان خویش را فدای آرمان های والای انقلاب شکوهمند اسلامی  کردند.

اینجانب، 17 مرداد روز "خبرنگار" را به خبرنگاران، صاحبان قلم و اندیشه و جامعه ی مطبوعات تبریک می گویم و از خداوند متعال سلامتی و سعادت شما عزیزان را خواستارم.


سید خلف موسوی

مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خوزستان

عید سعید فطر خجسته باد


در شهرک صنعتی مسجدسلیمان رخ داد؛

$
0
0

9 بار سرقت در 7 ماه

تعدادی از واحد های تولیدی در مسجدسلیمان در طول 7 ماه 9 بار مورد دستبرد سارقان قرار گرفت.

از بهمن ماه سال 90 تا مرداد ماه امسال، سارقان با ورود به شهرک صنعتی مسجدسلیمان، بخشی از اموال از جمله تجهیزات و کابل های برق 9 واحد تولیدی تعاونی و خصوصی  فعال و غیر فعال را به سرقت بردند.

واحدهای کود شیمیایی، پلاستیک یک بار مصرف، بازیافت، ادوات کشاورزی، ترانس سازی، دامداری، گونی بافی، نان شهداد و تعاونی الکل سازی از جمله شرکت هایی هستند که در طول هفت ماه گذشته در شهرک صنعتی مسجدسلیمان از دستبرد سارقان در امان نبوده اند.

مدیرعامل یک شرکت تعاونی در مورد سرقت اموال واحد تولیدی اش به خبرنگار ما گفت: آخرین شرکتی که در شهرک صنعتی مسجدسلیمان مورد سرقت قرار گفت، تعاونی 125 ایثارگران (تولید کننده الکل) بود.

بیژن حاجی پور افزود: هنگامی که نگهبان کارخانه برای انجام کاری به خانه اش واقع در مرکز شهر رفته بود، سارقان بخشی از اموال شرکت را کندند و با خود بردند.

وی در پاسخ به این پرسش که مگر شهرک انتظامات ندارد؟ گفت: تا قبل از سرقت از کارخانه ی ما- که از سال 83 تا کنون راکد است- جلوی در ورودی شهرک هیچ کنترل و بازرسی صورت نمی گرفت؛ اما بعد از نهمین سرقت یعنی پس از مرگ سهراب آمدند و ایست و بازرسی راه انداختند و ورود و خروج خودروها را بازرسی می کنند.

وی با انتقاد از نداشتن امنیت در شهرک گفت: چرا باید یک شهرک صنعتی با داشتن 24 شرکت به بهره برداری رسیده در طول 7 ماه گذشته، 9 بار مورد سرقت سارقان قرار گیرد؟ پس مسوولان ذی ربط در زمینه ی ایجاد و حفظ  امنیت شهرک و آرامش خاطر تولیدکنندگان و کارگران چه وظیفه ای دارند؟!

مدیرعامل تعاونی 125 ایثارگران مسجدسلیمان در مورد رکود شرکت الکل سازی گفت: این شرکت در سال 71 تاسیس شد و در سال 73 با خرید زمین از شرکت شهرک های صنعتی خوزستان  کار خود را آغاز کرد. اما شرکت شهرک ها به دلیل انجام ندادن تعهد خود مبنی بر ایجاد سیستم فاضلاب صنعتی برای شهرک صنعتی مسجدسلیمان و با شکایت عده ای از اهالی منطقه به خاطر آلودگی زیست محیطی، از ادامه فعالیت این واحد تولیدی توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان جلوگیری شد.

حاجی پور تصریح کرد: متاسفانه از سال 73 تا کنون شرکت شهرک های صنعتی خوزستان نسبت به انجام تعهد خود اقدامی نکرده است. البته به تازگی کارهای مقدماتی از جمله خط کشی مناطقی برای ایجاد سیستم فاضلاب صنعتی انجام شده اما در طول 8 سالی که از ادامه فعالیت شرکت تعاونی به علت نبود سیستم فاضلاب صنعتی جلوگیری شد و واحد تولیدکننده الکل طبی و صنعتی تعطیل بود علاوه بر خسارات مالی و تجهیزاتی به شرکت که 11 میلیارد تومان برآورد شده است، یک میلیارد و 200 میلون تومان سود و جرایم حاصل از تسهیلات 600 میلیون تومانی دریافت شده از سوی بانک عامل برای شرکت در نظر گرفته شده است که به هیچ وجه امکان پرداخت آن وجود ندارد.

وی تاکید کرد: شرکت شهرک های صنعتی استان از تعهد خود مبنی بر ایجاد سیستم فاضلاب صنعتی در شهرک در طول سال های گذشته سرباز زده است چرا ما باید خسارات 8 سال تعطیلی کارخانه و سود و جرایم بانکی را بپردازیم؟!

وی افزود: جالب اینجاست که هم سازمان صنایع و معادن وقت خوزستان وقت و هم شرکت شهرک های صنعتی استان که در حقیقت تحت نظارت این سازمان است، در تیر و مرداد سال 83 در مورد کنترل نکردن پساب حاصل از تولید الکل به این شرکت اخطار دادند در حالی که اگر شرکت شهرک های صنعتی استان نسبت به انجام تعهد خود مبنی بر ایجاد سیستم فاضلاب صنعتی در شهرک صنعتی مسجدسلیمان اقدام می کرد نه واحد تولیدی ما دچار رکود می شد و نه دیگرواحدهای صنعتی این شهرک در طول 18 سال گذشته تا به امروز از نبود فاضلاب در شهرک دچار مشکل می شدند.

شایان گفتن است: شهرک صنعتی مسجدسلیمان با 40 هکتار مساحت در کیلومتر 5 محور مسجدسلیمان – شوشتر واقع شده و از 48 قرارداد منعقده 24 واحدهای آن به بهره برداری رسیده است.

هفته تعاون خجسته باد؛

گزارشی از نخستین جشنواره شعر پلاک های گم شده در شهرستان رامشیر؛

$
0
0

گمنام تر از تمام ایران هستی

ای کودک هشت ساله ی خوزستان

شاعران برگزیده ی بخش آزاد و کلاسیک

در آیینی معرفی و تجلیل شدند

* افتتاحیه جشنواره شعر پلاک های گم شده

با قرایت قرآن مجید و نواختن سرود جمهوری اسلامی در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان رامشیر نخستین جشنواره شعر پلاک های گم شده آغاز شد.

در ابتدای این جشنواره معاون سپاه پاسداران شهرستان رامشیر در سخنانی ابراز امیدواری کرد: بتوانیم در راستای اعتلای این مرز و بوم تلاش کنیم.

سرهنگ بابا احمدیان افزود: در آستانه هفته دفاع مقدس هستیم. لازم است یادی بکنیم از همه ی شهیدان به ویژه شهیدان استان خوزستان که بهترین عزیزان ما، شیرین ترین عصاره وجودشان را نثار کردند تا ما و این مرز و بوم بمانیم و سربلند باشیم.

وی همچنین یاد شهیدان بهنام محمدی، حسین علم الهدی، محمد جهان آرا و غیور اصلی را گرامی داشت.

نخستین شاعری که توسط سرکار خانم کردونی شاعر و مجری جشنواره پشت تریبون قرار گرفت "استاد سعادت" بود که گفت: کسانی که در راه یکتا خدا شدند کشته و جان نمودند فدا مگویید مرده که خود زنده اند و پیش خداوند پاینده اند.

اما "ابوذر پاکروان" از اندیمشک آمد و از خلیج فارس گفت و دشداشه و چادر عربی و کلاه سربازان و آبادانی که عروس نشد.

نوبت به "حسین ذوالقدر" از شاعران همیشه خندان که رسید از باران نماز گفت و شوق یار و یادگاری پلاک ولی خانم "سرافراز" از رفیق قافیه ها و ردیف گریه ها که "ناصر ندیمی" از آبادان ندا سر داد: وقتی به چشم های قهوه ای ات فکر می کنم/ از لا به لای هر نفسم درد سر می کشم/ چشمان تو مزارع کوباست...

"حمداله احمدی" از داوران جشنواره شعری تقدیم جانبازان کرد و گفت: خون خورده بود و تن به تعرض نداده بود/ زخمی غریب روی دلش پا نهاده بود.

"علیرضا شکرریز" دیگر داور جشنواره نیز برای شعر خوانی دعوت به پشت تریبون شد اما جای خود را به جوانان شرکت کننده داد که " سید جمال دردارپور" آمد و خاطر نشان کرد: تا پرچم ما قرمز و سبز است و سفید/ تا کوچه ی دل خاطره دارد ز شهید/ ما پیرو رهبر و ولایت هستیم/ تا کور شود هر آن که نتواند دید.

"محمود حمیداوی" از رامهرمز وقتی فراخوانده شد از روزهایی گفت که خسته تر از دیروز و ختم تسبیح پدر روضه ی رضوانش بوده است و خانم "صنیعی" از اهواز از رفتن گفت و قرآن و امن یجیب اما "احمد دریس" از آبادان خبر داد: توی آینه که نشسته ای/ خانه ی مان بزرگ است/ آن قدر که می ترسم تو را گم کنم./ بانو/ به این شب ها کم تر شانه بزن/ به چیدن ستاره ها بنشینم یا دیدن ماه؟...

پس از دریس، حبیب حبیب زاده از رامشیر شعری به زبان عربی خواند و خانم "معرفت" از آغاجاری از رو در رو نشستن با خداوند گفت و "ایمان عباس پی" از اهواز سراغ حافظه اش رفت و هلهله کرد: ... دوباره هلهله سر کن به شعر جاری شو/ دوباره شعله بیفشان درون پیراهن/

"اردشیر زاهدی" از گتوند با باسم ا... شروع کرد و بیداری دنیا را خبری شیرین دانست اما "غلامرضا حاتمی" از رامهرمز تاکید کرد: دیگر حساب زخم هایم را ندارم/ دارم خودم را جای دیگر می گذارم.

"علی حسن غلامی" از هندیجان از باد گفت و سربند و سیم های خاردار که استقامت رزمنده را به اهتزاز درآورده اند و "محمدرضا داودی" از رامهرمز که این چنین سرود: می بارم باران تو بمب/ می کارم زیتون تو مین/ دود می کنم اسفند تو خردل/ درو می کنم گل گندم تو گل بابا.

خانم"کمایی" از امیدیه به خداوند شب های جنگ و خداوند جبهه و خدای تفنگ اشاره کرد و گفت: هجوم قوم چنگیز یادمان رفت/ سرود فصل پاییز یادمان رفت. ولی "حسین سنگری" از دزفول این جوان خوش آتیه از تقدیر گفت و ایمان: تقدیر شده ست از ازل برگردی/ با جام پر از شعر و عسل برگردی/ دیری ست تمام شاعران منتظرند/ با سیصد و سیزده غزل برگردی.

استاد "عبدالرزاق راشدی" شاعر و نویسنده ی رامشیری با بیان این نکته که انگار شهر من هنوز هم خلف آباد است، از لبخند گفت و پیراهن سرخی که به تن دارد و "افرا عسکریان" از ایذه شعری تقدیم به خونین شهر کرد: حالا ببین در خون آتش مه جبین ات را/ حالا ببین از این همه تنها همین ات را/ ای شهر خونین شهر ای بانوی قرمز پوش/ امشب بپوشان دامن زیبا ترین ات را.

"منتصب درویشی" از آبادان از دنیا و تب و تاب پرنده سرود و خواب و حس شتاب پرنده ها و "میر شاه ولد" از اهواز خبر از صلیب سرخ و جنگ مرز مهران و خانم "مرادی نژاد" از مسجدسلیمان از نزدیک شدن فصل سلطانی گل های زمین یاد کرد و گفت: آخرین جمعه ی بی یار خدایا برسد/ آخر تلخی تکرار خدایا برسد.

از آبادان "محمد بدر" آمد و از پتروس و کوکب و کبرا گفت و کشته شدن الفبا اما در آخر عنوان کرد که این شعر از آن محمد ایمانی است!

از رامهرمز "آزیتا ممبینی" در پشت تریبون نداد داد: تو ای سوار سایه ها که در سپیده خفته ای که "میثم خالدیان" از دزفول خاطر نشان کرد: این جنگ تمام شدنی نیست... آسمان را نگاه می کردیم تا ببوسیم روی ماهش را... ولی "بهزاد جمالی" از شوشتر هشدار داد: من از جنگ می ترسم که "مقدم" از شادگان آمد و شعری با زبان عربی خواند و نشان داد که دفاع در برابر جنگ مقدس است...

"سکینه ی شعبانیان" که آمد، خبر داد: پروانه ها از پیله هاشان پر کشیدند، "میرسالاری" بالا رفت و از مشک و سقا و نیزه کربلا گفت و "مقداد افراسیابی" از ماهشهر به چشم های پشت خاکریز نگاه کرد و اظهار داشت: من تصویر روایت فتح بعد از جنگم/ جنگ در شناسنامه پدر بزرگ می شود.

بعد از شعر خوانی "حبیب اله بهرامی" از اهواز که از دفاع مقدس و شهیدان گفت "عباس ناصری" از ایذه به واژه هایی اشاره کرد که از نازایی گذشته اند و از ندانستن پیروزی اما "نادیا شعبانیان" از هندیجان از سنگر سرود و مردی که می خندید و "جواد خمیسی" از رامهرمز که چنین سخن آغاز کرد: وقتی که خدا بر آسمان پیرهن است/ دنیا کفنی برای یک گورکن است.

"محمد اسماعیلی" از ایذه خاکریزها و سنگرها و مقرها و منطقه ها را گشت تا همرزمش را بیابد که "امید میرزایی" از هندیجان یادآور شد: در سرزمین بادها/ فریادها له می شوند/ زیر چکمه های آشوب/ خاک من بوی دشمن گرفته بود. وقتی "نرگس میریه" از دزفول از جنگ گفت و "خدیجه عفراوی" از اهواز از افول شعله ها در دل ها احساس خطر کرد و نگاه ها را آیینه ی انتظار در آسمان توصیف نمود و شانه های زخمی که گستره ی انبوه زخم هاست.

"سبزعلی قاسمی" از شوشتر سوی جبهه نگاه کرد و گفت: ای راه فقط نعش سوار آوردی/ سوقاتی تازه انفجار آوردی. در این هنگام نام "حسین سلطانی" از امیدیه به صدا درآمد اما جوابی شنیده نشد تا این که "کسرا محمد نژاد" از ماهشهر به صدا درآمد و گفت: شبیه استعاره توی شعری ولی "رضا خالدی" از رامهرمز رفتن گفت از پیش چشم ها در باد و روسری گم شده لابه لای پوکه های خالی.

از هندیجان "ثریا عبدی" گفت: تو چشم گذاشتی من یک کوچه را پشت سر گذاشتم و از خاکریز سرازیر شدم که "پریسا ملک آبادی" از آبادان ندا داد: شیمیایی شده و با خاطره اش مومیایی ولی "پویا ابراهیم" از رامهرمز اعلام کرد: بهم می گن که این دنیا برای زنده ها خوبه ولی به یادتون هر دم دنیای آشوبه که "مسلم امیری" از دزفول خیال همه را راحت کرد: افلاکی بودند نه اهل خاک و پرواز می کردند همچون پرندگان در اوج...

"سلطانی" از امیدیه رو به حاضران کرد و گفت: دانه های معرفت سر برآورده ز خاک/ سرکشیده تا فلک شاخه های سبز تاک که "بهمن الماسی فر" از دزفول از گفت و گو و مناظره ی پلاک جبهه با پلاک زرد از جنس طلا خبر داد و "رئوف حسن زاده" از اهواز از خط کشی خیابان ها در طول ساعات شبانه روز در دوران دفاع مقدس گفت و "راضیه ممبینی" از رامهرمز سوال کرد: گفتی که زخویشتن سفر یعنی چه/ باید که گذشت از خطر یعنی چه...

از اهواز "هاجر صادقیان" به صدا درآمد و گفت: کمی دست و کمی پای تو را دست خدا می سپارم که "مجید قلی پور" از رامشیر ندا داد: معلم شهیدم سلام. رفتی که غیبتم موجه بشود؟ اما حشمت اله رضا نژاد از رامهرمز از رفتن خود دوشادوش شهرش گفت تا به مرز هشت و "علی قادری پور" از دزفول" که عنوان کرد: این بغض خسته در تن من جا نمی شود/ این چندمین شب است که پیدا نمی شود.

آخرین شاعری که در جلسه شعر خوانی صبح جشنواره شعر پلاک های گمشده شهرستان رامشیر ندا سر داد "حمیدی" از صیدون بود که گفت: نگاه می کنی از جاده خجالت می کشی. وی ادامه داد: جان می کنی اما تنت جانی ندارد/ نیرو برای بغض پنهانی ندارد...

* نشست ادبی شاعران استان در حضور هیات داوران

در نشست ادبی شاعران استان داوران جشنواره (داودرضا کاظمی، علیرضا شکرریز و حمداله احمدی) به پرسش های حاضران در مورد شعر امروز و مخاطبان آن به شاعران شرکت کننده پاسخ گفتند. شکرریز گفت: شاعر از مردم می گوید نه برای مردم. کاظمی از رونمایی 22 اثر ارزشمند از شاعران استان در روزهای آینده توسط انجمن شعر اهواز خبر داد.

در این نشست دو تن از شاعران آبادانی از داوران خواستند که شاعران برگزیده شعرهای شان را بخوانند تا شعرهای شان مورد نقد و بررسی قرار گیرد اما داوران از نام برگزیدگان اظهار بی اطلاعی کردند و گفتند آثار با کد تحویل آن ها داده شده و نام  برگزیدگان را نمی دانند.

در این نشست تنی چند از شاعران شعرهای خود را قرایت کردند.

* اختتامیه جشنواره شعر پلاک های گم شده رامشیر

در آیین اختتامیه جشنواره شعر پلاک های گم شده که با حضور آقایان ملایری، حیدری و جمشیدی سه تن از مسوولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و جمعی از مسوولان شهرستان رامشیر و شاعران استان و اجرای "کیوان لطفی" مجری توانمند، مسلط و خوش سخن صدا و سیمای مرکز استان برگزار شد، معاون فرماندار رامشیر در سخنانی ضمن تقدیر از شرکت کنندگان گفت: شعرهای جوانان شاعر که در وصف شهیدان ارایه شد قابل تحسین و جالب بود. انتظار دارم از مسوولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و نیز شهرستان رامشیر که شعرهای منتخب در مجموعه ای به زیور چاپ برسد.

وی گفت: اگر تمام هنرمندان برجسته ی دنیا جمع شوند و بخواهند لحظه ای از حماسه ی ریخته شدن خون شهیدی بگویند، نمی توانند.

وی افزود: شهیدان امانت بزرگی دست ما دادند. امانتی که ما را در تمامی ابعاد در دنیا سربلند و مقتدر کرده است. بنابراین، قدر شهیدان را بدانیم. از امانت آنان حفاظت کنیم تا در روز قیامت خود را سرزنش نکنیم.

پس از سخنرانی معاون فرماندار رامشیر، "اکبر آزاد پور" از اندیمشک چنین سرود: شد رمز قبور لاله ی خوزستان/ قرمز به سیاه چاله ی خوزستان/ گمنام تر از تمام ایران هستی/ ای کودک هشت ساله ی خوزستان

مهدی درویش رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رامشیر و از کارشناسان ارشد تاتر استان و کشور سخنران دوم این جشنواره بود ضمن قرایت قطعه شعری گزارشی از روند برگزاری جشنواره ارایه کرد و گفت: 140 شاعر با 345 اثر در این جشنواره شرکت کرده اند. در ادامه "زهرا شعبانی" از هندیجان آمد و گفت: چشم وا کن که این شب تاریک بی نگاهت سحر نخواهد شد.

در ادامه "هادی کولی وند" دو ترانه انقلابی خواند و آنگاه "مصطفی سمندی" از رامهرمز از شهید گفت: سر فصل کتاب عاشقان است شهید/ چون چشمه ی فیض حق روان است شهید/ در وقت ظهور آخرین آیت عشق/ اندیشه ی صاحب الزمان(عج) است شهید.

"علی مرادی" از ایذه نیز آخرین شاعری بود که خبر ریخته شدن آتش بر روی سفره ی شام اش خبر داد...

پس از قرایت بیانیه هیات داوران توسط داود رضا کاظمی، برگزیدگان جشنواره به شرح ذیل معرفی شدند و جوایز خود را از دستان مسوولان حاضر در صحنه دریافت کردند.

* برگزیدگان بخش آزاد(نیمایی)

از سرکار خانم "نرگس میریه " از دزفول محمدرضا داوودی از رامهرمز و زهرا بن یباره از رامشیر تقدیر شد.

سرکار خانم نیلوفر شاطری و اکبر آزادپور از اندیمشک  به طور مشترک رتبه ی سوم جشنواره را کسب کردند و رتبه ی دوم به طور مشترک به سرکار خانم لیلا منجزی از اهواز و هوشنگ بهداروند از شوشتر رسید.

هیات داوران این جشنواره هیچ یک از اشعار رسیده به دبیرخانه را حایز رتبه ی نخست ندانست.

* برگزیدگان بخش کلاسیک

از مصطفی سمندی از رامهرمز و محمد ایمانی از آبادان به عنوان شایستگان تقدیر نام برده شد که جوایزی دریافت کردند.

افرا عسکریان از ایذه و ساجده کردونی از رامشیر  رتبه ی سوم جشنواره را به خود اختصاص دادند.

سرکار خانم زهرا شعبانی از هندیجان و حسین سنگری از دزفول مقام های اول و دوم جشنواره شعر پلاک های گم شده را از آن خود کردند.

حبیب‌الله بهرامی:

$
0
0

فضای مجازی نتوانسته جای کتاب هاب ادبی را بگیرد

حبیب‌الله بهرامی معتقد است: با ایجاد فضای مجازی امکان دست‌یابی انسان به نیازها، علاقه‌مندی، اطلاعات و دانستنی‌ها به آسانی میسر شده اما نه برای همه آحاد جامعه.

این نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگذاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان اظهار کرد: انسان امروز اگرچه می‌تواند به وسیله یک رایانه به نیاز اطلاعاتی‌اش در فضای مجازی دست یابد اما هنوز این فضا نتوانسته به خوبی جایی برای خود در میان نویسندگان، شاعران و هنرمندان باز کند و کتاب هاب ادبی را از دست اهالی ادب بگیرد. اما در تغییر نگاه علاقه‌مندان و نیز اهالی ادب و هنر و فرهنگ نیز بی‌تاثیر نبوده است؛ هر چند که سرگرمی‌های متنوع دنیای مجازی به طور جدی از آمار کتاب‌خوان‌های ما کاسته و امروزه نوجوانان، جوانان و بزرگسالان ما به جای دوستی با کتاب تنها با آن اظهار آشنایی می‌کنند و این سایت‌های رنگارنگ دنیای اینترنت هستند که تمام هم و غم کاربران را به دوش می‌کشند.

این شاعر توضیح داد: امروزه چراغ‌های ادبیات معاصر در فضای مجازی روشن است اما از بس این چراغ‌ها زیادند و نورهای تولیدی متنوع که خوانندگان در‌می‌مانند که سراغ کدام بروند و از کدامین نور بهره گیرند که از قضا با چراغ هم به داخل چاله و چاه نیز سقوط می‌کنند. به علاوه، عده‌ای هم کم‌تر فرصت می‌یابند یا هوس می‌کنند چشمان خود را معطر کنند؛ هر چند که ناسره‌ها آن قدر زیاد است که تا نبینید و نخوانید نمی‌توانید سره‌ آن را از خس و خاشاک جدا کنید.

وی بیان کرد: من به صورت تفننی در سایت‌ها و انجمن‌های ادبی به سراغ شعر و داستان کوتاه می‌روم چراکه وقت آزادی برای مطالعه مطالب ادبی در این سایت‌ها در طول روز ندارم. اما در باغ مجازی ادبیات شکوفه‌ها و گل‌های خوبی هم دیده و بوییده‌ام که فکر کنم نیاز علاقه‌مندان را برطرف کند. با این حال، هنوز در میان هنرمندان و ادیبان ما کتاب حرف نخست را می‌زند. انسان وقتی کتاب به دست می‌گیرد احساس آرامش می‌کند اما در دنیای مجازی استرسی بر دل و جان آدم سایه می‌اندازد. سایه‌ای که آینه آرامش را تار می‌کند.

این روزنامه‌نگار خاطر‌نشان کرد: در فضای مجازی جایی برای تفکر و اندیشیدن پیدا می‌شود اما از بس فضا متنوع و رنگارنگ است کم‌تر فرصت اندیشیدن را به آدم می‌دهد و آدم دوست دارد مرتب در فضاهای متنوع بگردد و دنیا را ببیند و در آخر هم همه جا را دیده اما در حقیقت هیچ چیزی دستگیرش نشده است.

بهرامی بیان کرد: وب‌گردی بدون برنامه نوعی وقت تلف کردن است و انسان را از کار و زندگی و خواب و خوراک می‌اندازد. هر کاربر اینترنتی باید در طول شبانه‌ روز برای خود برنامه داشته باشد تا وقتش به بطالت نگذرد و مایه آزار و اذیت دیگران و ایجاد اختلاف در زندگی نشود.

این شاعر یادآور شد: لازم است مسؤولان آموزش ‌و ‌پرورش دانش‌آموزان را راهنمایی کنند و خانواده‌ها نیز نظارتی بر وب‌گردی نوجوانان و جوانان داشته باشند و آنان را به حال خود رها نکنند هر چند که کاربران در فضای مجازی هنر و ادبیات سیر کنند. هر چیزی حد و اندازه دارد حتی مطالعه کتاب و نیز نگاه به صفحه رایانه و مطالعه مطالب سایت‌ها و وبلاگ‌ها و نشریات مجازی.

او گفت: متاسفانه امروزه فضای مجازی ما بیش‌تر از آن که مفید به حال جامعه باشد زیان‌آور است و اگر کنترل‌های لازم از سوی خانواده‌ها صورت نگیرد نوجوانان و جوانان ما به جای ورود به عرصه آگاهی و دانایی از راه به در می‌شوند که متاسفانه این پدیده ناهنجار در حال گسترش است.

دکتر علی اسماعیلی در آیین رونمایی از 21 عنوان کتاب شاعران خوزستان:

$
0
0
 آیین رونمایی از 21 عنوان کتاب شاعران خوزستان

خوزنیوز /جبیب الله بهرامی: معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: شاعران و نویسندگان سربازان خط مقدم جبهه فرهنگی هستند. با وجود جنگ نرمی که به وسیله ایادی استکبار صورت گرفته چه حرکتی بهتر از تولید و انتشار ادبیات؟ هر چه در این راه حرکت کنیم کم بوده و تلاش بیش تر ضروری است.

به گزارش خبرنگار خوزنیوز، دکتر علی اسماعیلی در آیین رونمایی از 21 عنوان کتاب شاعران خوزستان- که توسط انجمن شعر اهواز و با حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در تالار آفتاب اهواز برگزار شد- افزود: شعر در نظام اسلامی جایگاهی والا و بالا دارد. به گونه ای که در وزارتخانه دفتر شعر و ادب در بالاترین سطح تشکیل شده است و نیز در معاونت فرهنگی بنیاد ادبیات داستانی شکل گرفته است.

رییس حوزه ی وزارتی فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان ستون فرهنگی کشور وظیفه دارد از این گونه حرکت‌ها حمایت  کند. شاعران و نویسندگان سربازان خط مقدم جبهه فرهنگی هستند. با وجود جنگ نرمی که به وسیله ایادی استکبار صورت گرفته چه حرکتی بهتر از تولید و انتشار ادبیات؟ هر چه در این راه حرکت کنیم کم است و لازم است که تلاش بیش تری صورت گیرد.

رییس شورای امر به معروف با اشاره به انتشار 21 مجموعه شعر از شاعران خوزستانی گفت: انتشار 21 مجموعه شعر یک حرکت بزرگ و خجسته ای است و نشانگر این است که شعر انقلاب به مرحله ای از بلوغ رسیده است.
وی به فرا رسیدن هفته ی کتاب اشاره کرد و گفت: همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمود: "کتاب باید به عنوان یک نیاز روزانه وارد زندگی مردم شود" توجه به کتابخوانی برای توسعه و شکوفایی کشور لازم است. اساس انقلاب اسلامی فرهنگی بوده و صدور انقلاب هم در گرو توجه به مولفه‌های فرهنگی است. به عنوان یک نیاز اساسی باید تلاش کنیم تا کتاب به عنوان کالای فرهنگی در سبد زندگی خانواده ها قرار گیرد.

دکتر اسماعیلی به برنامه های در نظر گرفته شده در هفته کتاب اشاره کرد و گفت: تعداد 1500 فعالیت در هفته کتاب از جمله تجلیل از شاعران و نویسندگان در زمینه های مختلف از تولید کتاب گرفته تا سوابق و نهضت مطالعه و کار اهدای 150 هزار جلد کتاب به صورت جدی و نیز اختصاص 30 میلیارد ریال کتاب اهدایی در قالب 32 کاروان به استان‌ها‌، به مرحله ی اجرا در خواهد آمد.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به این نکته که تولید فاخر و ماندگار هیچ چیزی به فرمایش رهبر معظم انقلاب جای کتاب را نمی گیرد تصریح کرد: باید هر روزمان روز کتاب، تولید کتاب و کتابخوانی باشد.
دکتر اسماعیلی در پایان سخنان اش از بیستمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «کتاب یادگار ماندگار»، از ۲۰ تا ۲۷ آبان در سراسر کشور خبر داد.

خوزستان علاوه بر زرخیز، استان ادبیات خیز هست

در ادامه این آیین مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در سخنانی ضمن قدردانی از تلاش های دست اندرکاران انجمن شعر اهواز تاکید کرد: خوش بختانه خوزستان نه تنها استان زرخیز و نفتخیز است که استان ادبیات خیز نیز هست. شاید به عمر تمدن ایران به ویژه تمدن تشیع، خوزستان نقش برجسته ای در ادبیات دینی و آیینی و تاریخ ایران و تمدن ایرانی دارد که می توان به شاعران بزرگی هم چون دعبل خزایی،  ابونواس اهوازی و علی ابن مهزیار اهوازی و نیز قیصر امین پور اشاره کرد.

حجت الاسلام والمسلمین سید لطف اله سپهر به حضور شاعران جوان خوزستانی در محضر رهبر معظم انقلاب در آیین های شعر خوانی- که بخشی از توانمندی های ادبیات خوزستان را ارایه می کنند- اشاره کرد و از برگزاری 25 کنگره بین المللی، ملی، منطقه ای، استانی و محلی و فولکلوریک در استان و دریافت 19 هزار قطعه شعر به این کنگره ها در سال گذشته خبر داد و افزود: تهیه، گرد آوری و انتشار این 21 مجموعه شعر از شاعران خوزستانی که با زحمت فراوان صورت گرفت کار ارزشمند و سرمایه ی بزرگی است. خواهش من از معاون محترم فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که این اقدام ارزشمند و نیز دسترنج دیگر شاعران استان را- که در خط مقدم جهاد علمی و فرهنگی هستند- مورد حمایت خود قرار دهند تا انجمن شعر اهواز بتواند در ادامه ی راه انتشار مجموعه شعرهای دیگر شاعران خوزستانی به فعالیت های بی دریغ خود ادامه دهد.

شاعران وام دار جریان شعری جنوب و استان خوزستان بوده و هستند

در این آیین عضو هیات مدیره انجمن شعر اهواز در سخنانی به نقش تعیین کننده ی شاعران خوزستان در شعر دهه ی چهل اشاره کرد و گفت: شاعران دهه ی چهل که در کشور و در جریان شعر معاصر نقش تعیین کننده ای داشتند وام دار جریان شعری جنوب و استان خوزستان بوده و هستند.
بهمن ساکی هدف از انتشار این 21 مجموعه شعر را تشریح کرد و گفت: از آن جا که سابقه ی درستی از شعر خوزستان در پنج دهه ی گذشته موجود نبود و مراکز دانشگاهی و شاعران و علاقه مندانی که نیاز به کار تحقیقاتی داشتند به منابع مکتوبی دسترسی نداشتند، کار شکل گیری این طرح در انجمن شعر اهواز پس از انجام مراحل مربوط امروزه به ثمر رسید و ما شاهد آیین رونمایی از 21 عنوان مجموعه شعر از شاعران خوب استان هستیم.
رییس حوزه انتشارات انجمن شعر اهواز افزود: در میان این 21 عنوان شاعران دهه 40 تا 70 و جریان های مختلف شعری حضور دارند و هر کدام نیز نمایندگان دوره های خود هستند. همچنین تعداد چهار مجموعه نیز حاوی شعرهای آیینی هستند.

 فرهنگ و ادب؛ شاخص تولید جوامع

در آیین رونمایی از 21 عنوان کتاب شاعران معاصر خوزستان، همچنین یک شاعر و منتقد ادبی در سخنانی ضرورت فرهنگ و ادب را در جوامع یادآور شد و گفت: فرهنگ و ادب در کشورهای پیشرفته به عنوان شاخص تولید جوامع مبنای قضاوت قرار می گیرد.
استاد کاظم کریمیان در ادامه حاصل نبود رسانه برای تحقیق و تشویق و معرفی آثار شاعران و نویسندگان و همکاری نکردن بسیاری از ناشران سراسر کشور در امر توزیع کتاب آن هم برای مجموعه های تولیدی توسط خودشان را- که به انزوای فرهنگی در استان و کشور می انجامد- تشریح و تاکید کرد: یک شاعر و نویسنده با 10 تا 20 سال تجربه ی ادبی این اختیار را دارد که ماحصل تولید ذهنی خود را در سطح جامعه منتشر کند اما به علت های مورد اشاره این کار محقق نمی شود و کتاب ها روی دست شاعر و نویسنده می ماند که در نتیجه به انزوا و سرخوردگی منجر می شود و او رزا از وادی ادبیات دور می کند.

وی افزود: برای این که این وضعیت رخ ندهد یا سطح آن کاهش یابد دوستان انجمن شعر اهواز تمهیدهایی اندیشیدند که یکی از آن ها همین برنامه انتشار و رونمایی از 21 عنوان کتاب شاعران خوزستانی است.
وی گفت: کل ادبیات ما در معرض انزوا قرار دارد. لازم است خرید کتاب به عنوان یکی از اقلام اساسی در سبد خانواده ها قرار گیرد. کتاب خانه ها، انجمن ها و دستگاه های دولتی و خصوصی که توان خرید کتاب را دارند در این امر مشارکت جدی داشته باشند.
این شاعر خوزستانی تاکید کرد: شعر استان خوزستان باید صعود کند نه سقوط. البته، مساله صعود کل ادبیات کشور باید مطرح باشد.
استاد کریمیان خاطر نشان کرد: شعر جدید ما در استان روح گرفته و مشکلی برایش پیش نیامده است. بنابراین، کاری نکنیم که بال پرنده شعر قیچی شود و روی زمین سقوط و پرواز کردن را فراموش کند.

رفتن شعر به سوی غربت

همچنین در این آیین استاد هرمز علی پور در سخنانی ظرفیت شعر خوزستان را بخشی از ظرفیت شعر کشور برشمرد و گفت: شعر روز به روز به سوی غربت خودش سوق داده می شود. بعد از گذشت 90 سال از افسانه ی نیما به سختی می توانیم 5 شاعر شاخص و برجسته انتخاب کنیم. توقع داریم در هر دهه چند شاعر نابغه به ادبیات کشور اضافه شود.

وی در ادامه شعری از مجموعه جدید انتشار یافته اش قرایت کرد.
قاسم آهنین جان نیز در این آیین در سخنانی از دست اندرکاران این اقدام ادبی ازجمله بهمن ساکی قدردانی کرد و در ادامه به قرایت شعری پرداخت.
همچنین دیگر شاعرانی که آثارشان رونمایی شد بر روی سن آمدند و به قرایت شعر پرداختند.

اسامی آثار حاضر در آیین رونمایی 21 عنوان کتاب شعر عبارتند از" "هامش بر جلد" سروده احمد طاهری، "مزامیر" سروده علی مقیمی، "منحنی مهرگان" سروده حمید عرفان، "فلاش- بک بانوی بی قراری" سروده سید محمود سجادی، "پژواکی از تپیدن دل" سروده حمزه موسوی پور، "بانوی هزار آیینه" سروده عبدالرضا قناد دزفولی،"همین دیدن‌ها" سروده هرمز علی پور، "مکاشفه در باغ سوکیاس" سروده یارمحمد اسدپور،"انیفورم" سروده رضا حامی پور، "نهیب سنگ" سروده محمود نائل، "بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه" و "گلی برای غریبان تا همیشه" سروده قاسم آهنین جان، "پیچک‌های سبز" سروده سلیمان هرمزی، "صدای عکس‌ها" سروده عزت قاسمی، "هیچ بارانی تنهایی‌ام را نمی‌شوید" سروده حیاتقلی فرخ منش، "زخم عتیق مه" سروده پرویز حسینی، "نام این درخت" سروده فریدون فریاد، "ماه در دجله" و "بلوری در مه" سروده محمد بقالان، "کاروان سوره‌ی طاها" سروده محمد جوروند و" این خودکار دارد قرمز می‌نویسد" سروده علیرضا شکرریز.


این آثار همگی با همکاری دو ناشر به نام‌های «کلام» و «بُن» منتشر شده‌اند.
اجرای این آیین بر عهده ی داوود رضا کاظمی عضو و دبیر هیات مدیره انجمن شعر اهواز بود که به خوبی از عهده ی آن برآمد.

شایان گفتن است: دکتر اسماعیلی در این آیین قول مساعد داد: 300 دوره از کتاب های منتشر شده را از سوی وزارتخانه خریداری کند.
همچنین محمد شریفی و وحید کیانی شاعران خوزستانی، از همکاری حوزه هنری خوزستان و بنیاد نخبگان استان برای خرید 50 دوره از کتاب های انتشار یافته خبر دادند.

انتقال ایبنانیوز به نشانی www.ibnanews.ir

$
0
0

ایبنانیوز به نشانی www.ibnanews.irانتقال یافت

اختلال پیش آمده در دسترسی کاربران به آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز) برطرف شد و این پایگاه اطلاع رسانی از امروز 25/08/1391 منحصراً در دامنه ملی آی. آر به نشانی www.ibnanews.irقابل دسترس است.

مدیرمسوول ایبنانیوز با اعلام این مطلب، گفت: سقوط ارزش پول ملی کشور و نوسانات ماه های اخیر نرخ ارز باعث زیان مالی شرکت های حوزه ITشده است و در همین راستا شرکت "میهن هاست" که واسطه خرید دامنه ی ایبنانیوز دات.کام بود، از چند هفته پیش در اقدامی غیرحرفه ای و بدون اعلام یا اقدام قبلی برای ترانسفر دامنه ها، به طور ناگهانی ارایه خدماتی نظیر تمدید دامنه های دات.کام را متوقف کرد و این مسأله باعث شد که نتوانیم دامنه ibnanews.comرا تمدید کنیم.

عضو شورای سردبیری ایبنا نیوز ضمن عذرخواهی از مخاطبان برای اختلال پیش آمده اعلام کرد: میزبانی ایبنانیوز نیز از شرکت دپلانت THE PLANETامریکا، به داخل ایران منتقل شده است تا از هرگونه اختلال احتمالی بعدی، در اثر تحریم ها، جلوگیری شود.

وی افزود: قطعاً این حادثه موجب زیان عمده به ایبنا نیوز و سردرگمی مخاطبان خواهد شد و به همین دلیل از همه وبلاگنویسان لر، سایت های اطلاع رسانی حوزه زاگرس و مطبوعات استان های اصفهان، لرستان، چهارمحال بختیاری، خوزستان خواهشمندیم که در این مقطع به یاری آژانس خبری بختیاری (ایبنا نیوز) بشتابند و به مخاطبان خود اعلام کنند که ایبنانیوز به نشانی www.ibnanews.irانتقال یافته است.

این مقام مسوول در ایبنانیوز همچنین از همه وبلاگ نویسان و سایت های اطلاع رسانی حوزه زاگرس خواست لینک ایبنانیوز در صفحه پیوندهای خود را ویرایش کنند و نشانی جدید www.ibnanews.irرا درج نمایند.

 

 

حاج مجید بارونی زاده درگذشت؛

$
0
0

درگذشت یک همکار مطبوعاتی

نویسنده و روزنامه نگار خوزستانی در گذشت.

حاج مجید بارونی زاده از نویسندگان و روزنامه نگاران پیشکسوت خوزستان شب گذشته بر اثر سکته قلبی جان به جهان آفرین تسلیم کرد.

حاج مجید بارونی زاده در طول 40 سال فعالیت مطبوعاتی خود با نشریات بسیاری همکاری داشت که می توان به فجر سابق (کارون) و ندای بهبهان (وحدت) اشاره کرد.

خوزنیوز درگذشت این همکار مطبوعاتی را به اهالی رسانه های همگانی و خانواده ی محترم مرحوم تسلیت می گوید.

صبح جمعه 29 دی ماه از ساعت 9 تا 14 مراسم تشییع، تدفین و ترحیم زنده یاد بارونی زاده در مسجد بهشت آباد برگزار می شود.


بازخوانی شعر معاصر خوزستان؛

$
0
0

هرمز علی پور:

استان، نیازی به شاعران خوزستانی پایتخت نشین ندارد


حبیب اله بهرامی:نشست معرفی و بررسی "ذوالفقار بر خواب ابریشم" تالیف " رضا بختیاری اصل " برگزار شد.

توسعه جنوب: کتاب «ذوالفقار بر خواب ابریشم» نوشته ی "رضا بختیاری اصل" شاعر و منتقد معاصر کشورمان در آیینی با حضور شاعران و منتقدان خوزستانی در محل کتابخانه ی مرکزی اهواز معرفی و بررسی شد.

* توجه بیش تر به نویسندگان و شاعران استان

به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای این آیین رییس کتابخانه مرکزی استان خوزستان در سخنانی به تشریح رویکرد این کتاب خانه در گستره ی کار فرهنگی و ادبی پرداخت و گفت: کتابخانه مرکزی خوزستان در نظر دارد نشست های نقد و بررسی مجموعه های فرهنگی عزیزان از جمله شاعران و قصه نویسان استان را در این محل برگزار کند.

"منصور کوهی رستمی" افزود: در نشست های کانون ادبی کتابخانه مرکزی خوزستان- که با حضور شاعران و منتقدان مطرح استان برگزار خواهد شد- مختصات فنی کتاب، مورد کنکاو و واکاوی قرار می گیرد. همچنین شعرخوانی شاعران مطرح استان و نشست های پرسش و پاسخ با حضور نویسندگان کتاب، از دیگر فعالیت های ادبی ما خواهد بود.

وی همچنین بر ضرورت توجه بیش تر به نویسندگان و شاعران استان و تقدیر ویژه از آنان تاکید کرد.

* شعر ساختار شکن نداریم


سپس "رضا بختیاری اصل" در سخنانی به گونه ای دیگر از نقد که در کتاب زنده یاد غلامحسین یوسفی آمده اشاره کرد و گفت: بهترین و جدیدترین نوع نقد آن است که روی شعر خاص از یک شاعر دقیق شود و آن را مورد بررسی قرار دهد.

وی خاطر نشان کرد: شیوه ی نقد من آن چیزی است که "دیوید دیچز"  در کتاب شیوه های نقد ادبی ترجمه ی غلام حسین یوسفی آورده است.

این منتقد اهوازی در ادامه در مورد مکتب های شعری گفت: ما شعر ساختار شکن نداریم. ساختار شکنی یک روش نقد است و کاری به نظریه های ادبی ندارد و پس از خلاقیت توسط منتقدان به کار گرفته می شود.

* استان، نیازی به شاعران خوزستانی پایتخت نشین ندارد

آن گاه "هرمز علی پور" شاعر معاصر در سخنانی شعر را خطیرترین کار در جهان برشمرد که قربانیان زیادی گرفته است و تاکید کرد: در زمینه ی شناخت شعر و شاعر، تجربه و شامه ی خدادادی دارم و متوجه کار شعر و کاری که شعر را برتر می کند می شوم؛ اما منتقد شعر نیستم.

وی افزود: "بختیاری اصل"، شاعری است مجرب و با کتاب نخست نشان داد که حرف های زیادی برای گفتن دارد. او تا کنون در کار شعر و نقد موفق بوده و موفق تر هم خواهد شد.

وی سپس به وضعیت شعر و شاعری در سطح استان و کشور اشاره کرد و گفت: استان خوزستان بدون مرکز نشینان  10 شاعر بزرگ در سطح کشور دارد که نیازی به پایتخت نشینان شاعر نیز ندارد.

وی در ادامه به قدرت و منزلت شاعران از جمله جوانان اشاره و تاکید کرد: بنده معتقدم: در بررسی شعر و شاعری نه کتاب معیار است و نه لاکتابی. اما در کتاب «ذوالفقار بر خواب ابریشم» تالیف "رضا بختیاری اصل" شناخت او از شعر، فنی است. مطالعه ی این کتاب را به شاعران به ویژه جوانان توصیه می کنم. چرا که جنبه های تعلیمی و راه گشایی در کتاب زیاد است و می تواند مدد رسان کار شاعران  باشد. وی همچنین شعر "بنویس" خود را که در کتاب درج شده بود قرایت کرد.

* در زمینه ی سواد شعری خیلی بی سواد هستیم


در ادامه "قاسم آهنین جان"- شاعر، خوزستان را غنی از شاعران برجسته ی کشوری و حتا جهانی دانست و با اشاره به زنده یاد قیصر امین پور و نیز هرمز علی پور شاعر معاصر تاکید کرد: خوزستان حداقل 10 شاعر برجسته دارد که هر وقت شعر ایران بخواهد مورد بررسی قرار گیرد این 10 شاعر خوزستانی را- که در سطح شعر کشور حضوری قاطع دارند- نمی شود نادیده گرفت.

وی گفت: "ذوالفقار بر خواب ابریشم" کتاب خوبی است اما هیچ کار و اثری کامل نیست به ویژه که تجربه ی نخست باشد.

وی تصریح کرد: در زمینه ی سواد شعری خیلی بی سواد هستیم. حتا در استان خوزستان. برای مثال پس از 40 سال شاعری و رنج و زحمت، هنوز کسی پیدا نشده که در مورد شعر نو به من پاسخی بدهد به جز نیمایوشیج!

وی سپس به قرایت شعر پرداخت.

* بختیاری اصل شاعر پرخوان و حافظ اندیشه ها است


در این آیین همچنین دکتر "سعید محمد حسنی" شاعر و منتقد  بهبهانی کشورمان در سخنانی شیوه ی نقد رضا را خاص ذکر کرد و گفت: بختیاری اصل به همان شیوه ای که شعر می سراید، نقد می کند آن هم نقدی معنا محور. نوع شعرش خاص است و متن هایش از یک گفتمان و اندیشه ی خاص بهره می گیرند. "بختیاری اصل" شاعر پرخوان و حافظ اندیشه ها است.

این منتقد خوزستانی، کتاب «ذوالفقار بر خواب ابریشم» را ارزشمند دانست و گفت: با آن که خوزستان قلب تپنده ی شعر امروز ایران است، اما ما شاعران خوزستانی ها با هم مهربان نیستیم. به پیشکسوتان خود احترام نمی گذاریم. سه شاعر همفکر نداریم که زیر سقف مجله یا محلی کار شعر را دنبال کنند.  همدیگر را می رانیم و فکر می کنیم اساس بالا رفتن این است که یک دیگر را بکوبیم. در حالی که دیگر مناطق از جمله شمالی ها این گونه نیستند.

وی کار "رضا بختیاری اصل" را ارزشمند دانست و گفت: هیچ خدمتی به شاعر مهم تر از این نیست که شعرش خوانده شود و مورد نقد قرار گیرد.

دکتر "سعید محمد حسنی" با تاکید بر این نکته که باید تحمل حضور یکدیگر را داشته باشیم، اظهار امیدواری کرد: نسل امروز منتقدان خود را پیدا کند. وی همچنین شعری قرایت کرد.

در ادامه ی این آیین "امین زنگنه زاد"– شاعر، متنی را به نخستین معلم خود به عنوان ادای دین قرایت کرد و "داود رضا کاظمی" شاعر معاصر در سخنانی فاصله ی بین شعر و نقد را طولانی برشمرد و اظهار کرد: شاعر زیاد داریم اما شاعر خوب و منتقد کم داریم و منتقد خوب هم اندک که امیدواریم این نشست ها کاستی ها را در زمینه های شعر و نقد جبران کند.


همچنین "علی یاری"، "علیرضا شکرریز" و "معماریان" به شعر خوانی پرداختند و در پایان لوح تقدیر انجمن شعر اهواز توسط استادان هرمز علی پور، قاسم آهنین جان و حبیب اله بهرامی به رضا بختیاری اصل اهدا شد.

گزارش خبرنگار ما حاکی است: در این آیین "فردین کوراوند" شاعر و نویسنده ی خوزستانی- که به عنوان مجری انجام وظیفه می کرد- در سخنانی گفت: کتاب «ذوالفقار بر خواب ابریشم» بازخوانی 35 شعر از 35 شاعر معاصر خوزستانی است که توسط رضا بختیاری اصل خوانش و تحلیل شده اند. این کتاب در زمستان سال جاری، توسط نشر کلام و در شمارگان یک هزار و 200 نسخه، چاپ و منتشر شده است.


وی افزود: در این کتاب نقدهای "رضا بختیاری اصل" بر شعرهای "هوشنگ چالنگی"، "هرمز علی پور"، "سید علی صالحی"، "مجید فروتن"، "قاسم آهنین جان"، "بهزاد خواجات"، "سیروس رادمنش"، "کاظم کریمیان"، "علی یاری"، "محمود نایل"، "بهمن ساکی"، "رضا حامی پور"، "رحمت اله برمکی"، "م. روانشید"، "سعید محمد حسنی"، "علی قنبری"، "شهریار شهریاری"، "بتول عزیز پور"، "آذر کیانی"، "میترا سرانی اصل"، "شمسی پورمحمدی"، "بهزاد زرین پور" و … آمده است.

در نخستین جشنواره ملی- موضوعی مطبوعات ایران؛

$
0
0

روزنامه نگاران خوزستانی ها خوش درخشیدند


روزنامه نگاران خوزستانی، در نخستین جشنواره ملی- موضوعی مطبوعات ایران(زاگرس) با کسبرتبه های اول تا سوم در بخش های گوناگون، خوش درخشیدند.

در آیین اختتامیه این جشنواره که شب گذشته با حضور مسوولان کشوری و استانی در مجتمع فرهنگی و هنری ارشاد ایلام برگزار شد، محمد خطیب از نشریه مدن رتبه نخست بخش ویژه، نوید لیموچی از روزنامه توسعه جنوب رتبه دوم بخش تیتر، حبیب اله بهرامی از روزنامه توسعه جنوب رتبه سوم بخش سرمقاله و یادداشت و میلاد کارگر از هفته نامه آوای خوزستان رتبه برتر بخش صفحه آرایی را به خود اختصاص دادند.


«رسانه ها، موتور محرک تولید ملی»، «دندان های پر و جیب های خالی» و «به خدا پناه می بریم» عناوین آثار برگزیده ای است که به ترتیب توسط محمد خطیب، نوید لیموچی و حبیب اله بهرامی خلق شده بود.

در این جشنواره با اهدای لوح تقدیر، تندیس شیشه ای ویژه جشنواره و جوایز نقدی و فرهنگی از نفرهای برگزیده تجلیل شد.

بر اساس اعلام دبیرخانه ، در مجموع 700 اثر در این جشنواره مورد داوری قرار گرفت که شامل گزارش با 207 اثر، مقاله با 137 اثر، سرمقاله و یادداشت با 136 اثر، مصاحبه با 73 اثر، تیتر با 63 اثر، صفحه‌آرایی با 45 اثر و عکس و طرح با 28 اثر است.

گفتنی است: اعضای هیات داوران نخستین جشنواره ملی- موضوعی مطبوعات ایران(زاگرس) را علی اکبر قاضی زاده دکترای روزنامه نگاری، فریدون صدیقی مدرس روزنامه نگاری، محمود مختاریان مدرس رشته گرافیگ و علیرضا کتابدار مدرس روزنامه نگاری دانشگاه امام صادق عهده دار بودند.

منتشر نشدن آثار برگزیده این جشنواره ملی در قالب کتابچه از نقاط ضعف به شمار می آید که توسط برگزیدگان به دبیر برگزاری نخستین جشنواره ملی- موضوعی مطبوعات ایران(زاگرس) یادآوری شد.

در آیین شب شعر "کرامت ماه"در اهواز؛

$
0
0

از "حبیب اله بهرامی" شاعر و روزنامه نگار پیشکسوت خوزستانی قدردانی شد


از 30 سال فعالیت های فرهنگی و ادبی حبیب اله بهرامیشاعر و روزنامه نگار پیشکسوت خوزستانی در آیین شب شعر "کرامت ماه"  تجلیل شد.

در این آیین- که در سال روز با سعادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) و همزمان با برگزاری ششمین نمایشگاه بزرگ "کتاب و عترت"ویژه ماه مبارک رمضان در محل موزه ی هنرهای معاصر اهواز برگزار شد- عضو هیات مدیره انجمن شعر اهواز در سخنانی درباره ی تقدیر از حبیب اله بهرامی شاعر و پیشکسوت مطبوعات خوزستان اظهار کرد: در سال های 63 و 64 که دانش آموز بودم و با مطبوعات آشنایی چندانی نداشتم آقای بهرامی- که خبرنگار روزنامه اطلاعات بود- خیلی پر تلاش ظاهر می شد و شعرهای شاعران استان را جمع آوری و در روزنامه اطلاعات و اطلاعات جبهه و در دهه های 70 و 80 در دیگر نشریات کشوری و استانی درج می کرد.

* بهرامی هنوز هم پر تلاش ظاهر می شود


"بهمن ساکی"افزود: البته آقای بهرامی هنوز هم در توسعه و نشر آثار بچه های استان مانند دهه 60  پر تلاش ظاهر می شود که می توان به اختصاص دو صفحه  ادبی و فرهنگی- هنری در روزنامه توسعه جنوب برای درج آثار شاعران، نویسندگان و هنرمندان خوزستانی اشاره کرد.

وی در ادامه ی سخنان اش در مورد گله ی یکی از شاعران در مورد صندلی های خالی آیین شب شعر گفت: خالی بودن صندلی ها بر می گردد به بحث اهمیت مسوولان فرهنگی استان که نسبت به بحث شعر دارند. اگر موضوع های دیگر را شما رصد کرده باشید می بینید که نسبت به این موضوع متفاوت است. برای یک فیلم سینمایی- که فیلم خیلی خوبی هم هست- بیش از صد میلیون تومان هزینه می کنند. برای جشنواره تاتر- که در تقوم شان هست و برگزار می کنند- کلی هزینه می شود. همچنین برای چاپ یک کتاب در حوزه ی سینما 25 میلیون تومان می پردازند- که نیاز هم هست- اما چرا جشنواره شعر استان برگزار نمی شود!؟

بهمن ساکی گفت: اگر می بینید من به عنوان عضو و منتخب هیات مدیره انجمن شعر اهواز این حرف ها را می گویم به این خاطر است که شاید فرصت دیگری برای بیان حقایق فراهم نشود.


وی افزود: این فضایی را هم که برای شب شعر می بینید آقای وصلتی زحمت کشیدند و در اختیار ما گذاشتند. البته نمونه های دیگر را خودتان اطلاع دارید اما یک مورد را می گویم: در نمایشگاه کتاب استان ما حتا نتوانستیم یک کتاب از 22 کتابی که از شاعران و منتقدان استان چاپ کردیم عرضه کنیم!

* یک مجموعه شعر توسط دستگاه های فرهنگی استان خریداری نشد!

عضو هیات مدیره انجمن شعر اهواز تصریح کرد: در واقع به همان اندازه ی بضاعت مالی مان به ما نگاه شده است!

تعداد 22 کتاب از شاعران مطرح استان چاپ و منتشر می شود آن هم با هزینه ی 25 میلیون تومان اما حتا یک مجموعه شعر توسط دستگاه های فرهنگی استان خریداری نشد! چه رسد به این که دیگر دستگاه ها بخواهند برای خرید اقدام کنند! به نظر شما ما بیش از این چه توقعی می توانیم داشته باشیم؟

ساکی خاطر نشان کرد: البته این کمکی که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای چاپ و انتشار کتاب هزینه کرده است می توانست در حد همین مقدار اعتبار هم به انجمن شعر کمک کند.

وی گفت: ما برای رضای خدا نتوانستیم برای یک شاعر بیمار یا یک شاعر نیازمند- که برای مثال مشکل مسکن داشت- کاری انجام دهیم؛ چرا که به اندازه ی توان مالی مان به ما نگاه شده است!

* بهرامی در عرصه ی مطبوعات همیشه همراه، همگام و همکار شعر استان بود


همچنین در این آیین، دیگر عضو هیات مدیره انجمن شعر اهواز در سخنانی ضمن قدردانی از خدمات و تلاش های حبیب اله بهرامی در توسعه و نشر فعالیت های ادبی و فرهنگی- هنری استان اظهار کرد: از شاعران بسیار ارزشمند و کسی که در عرصه ی مطبوعات همیشه همراه، همگام و همکار شعر استان بوده حبیب اله خان بهرامی است. انجمن شعر اهواز قصد دارد در مناسبت های مخلتف و مناسب با تقدیر از دوستان عزیز، سنت نیکوی تجلیل از شاعران و زحمتکشان را ادامه دهد. البته در ماه گذشته هم که مصادف با روز جهانی کودک بود از سوی انجمن شعر اهواز در شب شعری از یک زحمتکش شعر کودک و نوجوان تقدیر به عمل آمد.

"داود رضا کاظمی"گفت: امروز هم جا دارد بعد از سال ها یک خسته نباشید عرض کنیم خدمت آقای بهرامی دوست شاعر و مطبوعاتی مان که الحق و انصاف در عرصه ی مطبوعات تا کنون کم نگذاشته است و تمام خبرهای مربوط به شعر استان را به موقع و قبل از دیگر رسانه ها به شکل مناسبی به دست چاپ سپرده است.


* رسانه ها به توپ فوتبال خیلی بیش تر از شاعران و نویسندگان بها می دهند!

این شاعر خوزستانی اظهار کرد: ما اهالی فرهنگ همیشه این گله را داشتیم که در یک کشور فرهنگ زندگی می کنیم که وقتی یک توپ می خواهد از یک طرف میدان به سمت دیگر برود چند دوربین دنبالش می کند اما یک اثر هنری و ادبی فاخر باید بسیار بدود تا بتواند خودش را نشان دهد؛ حالا اگر در طول راه طولانی هم پشت پا نخورد!


وی خاطر نشان کرد: در حقیقت، رسانه ها به ویژه صدا و سیما به اندازه ی یک صدم آن چیزی که برای دنبال کردن یک توپ فوتبال اختصاص می دهند، برای معرفی شاعران و نویسندگان وقت نمی گذارند.

عضو هیات مدیره انجمن شعر اهواز در پایان سخنان اش گفت: کسانی که در راه توسعه و نشر آثار ادبی و هنری شاعران و نویسندگان و هنرمندان تلاش می کنند بسیار ارزشمندند و یکی از آن ها حبیب اله خان بهرامی است که در این آیین از ایشان تقدیر می کنیم.

* در دو سه گذشته 30 میلیون تومان به انجمن شعر اهواز کمک شده است


در ادامه ی این آیین معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در سخنانی برگزاری این شب شعر را ادامه ی برگزاری شب شعر شاعران کشور در محضر رهبر معظم انقلاب برشمرد و گفت: برخی از شاعران استان به همراه جمعی از شاعران کشور در محضر مقام معظم رهبری بودند که شعرهای بسیار ارزشمندی قرایت شد.

"مسعود حمیدی نژاد"در ادامه با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد جایگاه و رشد و تاثیر شعر سخن گفت و از زنده یاد حبیب اله معلمی شاعر دفاع مقدس کشورمان تجلیل کرد و افزود: حبیب اله معلمی در کنار صادق آهنگران نقش بسیار زیادی در دورن دفاع مقدس داشتند.

وی بر ضرورت پرداختن به شعر کودکان تاکید کرد و گفت: در دو سه گذشته بیش از 30 میلیون تومان به انجمن شعر اهواز کمک شده است. البته احساس می کنیم با توجه به مسایل و مشکل هایی که سال گذشته و امسال در مباحث مالی داشتیم، در حد توان بوده اگر چه همان گونه که آقای ساکی هم اشاره داشتند انصافن حق شعر و انجمن شعر به طور کامل ادا نشده و نیز توان انجمن شعر بیش تر از این ها است.

وی در مورد استقبال کم شاعران و علاقه مندان از آیین شب شعر گفت: باید فکری برای این موضوع کرد و اصلن به بحث بودجه و مسایل مالی و نخریدن کتاب ارتباطی ندارد. هر چند که در سفر به تهران دستور وزیر را برای خرید کتاب ها گرفتیم اما متاسفانه بر اثر یک سری مسایل و مشکل هایی که در وزارتخانه پیش آمد راه برای خرید کتاب هموار نشد.


معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان تاکید کرد: البته حق شاعران خوزستانی است که بیش از این مورد توجه قرار گیرند و به آن ها کمک شود. استحقاق اش در استان وجود دارد و باید ان شاا... این اتفاق بیفتد. اما این که در نشست های شعرمان به طور عموم دعوتی های مان کمتر توجه می کنند و حضور نمی یابند معتقدم که باید نگاه دیگری به این قضیه داشته باشیم تا از این که بخواهیم گردن دیگران بیندازیم و یکدیگر را محکوم کنیم. باید بگردیم و ببینیم مشکل کجاست.

حمیدی نژاد با اشاره به استقبال باشکوه و غیر قابل انتظار شاعران و علاقه مندان به شعر و شاعری در دو جشنواره شعر عربی و نیز همدرنگ به ترتیب در شادگان و باغملک خواستار هم اندیشی شاعران برای جذب مخاطب شد و گفت: البته صحبت های آقای ساکی درباره ی مسایل و مشکل های مالی را قبول دارم. چرا که جزو دغدغه ها و نگرانی های انجمن شعر و شاعران است. همچنین نگاهی که شاعران به آینده دارند و نیز خواسته های شان همان گونه که مقام معظم رهبری هم اشاره داشتند نگاه به حقی است و باید گفته و مطرح شود و ما برای رسیدن به جهان ایده آل زندگی بشری تلاش کنیم.

این گزارش حاکی است: همچنین در این آیین حبیب اله بهرامی در سخنانی 30 سال کار و تلاش خود را خدمت ناچیزی به جامعه فرهنگی و ادبی استان و کشور برشمرد و خواستار حمایت و توجه بیش از پیش مسوولان و دست اندرکاران از شاعران، نویسندگان و هنرمندان شد.

* شعر خوانی شاعران


گزارش خبرنگار ما حاکی است: در این شب شعر "سلیمان هرمزی"نخستین شاعری بود که به دعوت داود رضا کاظمی- شاعری که در نقش مجری انجام وظیفه می کرد و به خوبی هم از عهده ی اجرای این آیین برآمد- پشت تریبون رفت و از آیه های قرآنی گفت:" در گلو می لغزد بغض های پنهانی/  مثل ساقه ی سوسن در هوای توفانی/ چار فصل کین آذین حاصل حیاتم شد/ زخم و تاول چرکین، زمهریر و عریانی/

هرمزی جای خود را به "مصطفی اسماعیلی"داد تا این شاعر پیشکسوت ندا دهد:" ما اهل ولاییم و ولا را نشناسیم/ محتاج دعاییم و دعا را نشناسیم/ آری به خدا رسم وفا را نشناسیم/ تا چند ز مستی سر و پا را نشناسیم/

"محمد بقالان"دیگر شاعر شرکت کننده که در شعر طنز هم صاحب سبک است گفت:" با نام تو یاکریم غوغا کرده است/ کوکو همه دم تو را تمنا کرده است/ من مرغ دگر به سینه دارم همه عمر/ قوقو گفته است و با تو نجوا کرده است/


بقالان که پایین آمد "قاسم آهنین جان"بالا رفت و گفت:" تنبورها به کرشمه از خون عاشقان می نوازند/ در شب که پر ستاره/ در خلوت که تنها تو باشی و تنها تو باشی/ تنبورها به پاس تو می نوازند و/ تنها برای تو به مستی و حیرانی آهوی دلم/ به مزرع حلقه چشمان تو یا پری که/ چه گونه غیر تو بیند کسی/ که نیست کسی/

"عبدالرسول سعادت"شاعر بعدی شب شعر ماه از گنج سعادت گفت:" این گنج سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود/ وی نیز گفت:" گفتند که تک سوار در راه هست/ هی جمعه گذشت و چشممان بر راه است/ از یازدهم چهارده قرن گذشت/ تا آمدنت چه قدر دیگر راه است؟/

"رضا حامی پور" پس از سعادت پشت تریبون قرار گرفت و گفت:" با گردشی در نگاه تو باید از سقف بگذرم/ از امواج بلند و رنگ های قهوه ای/ و خطوط گرد چشمانت که دالان های دریغ اند/ و من هنوز از آن ها گذر می کنم.../

"کریم خسروی راد"با رفتن به پشت تریبون ترجیح داد که به جای خواندن شعر از کم توجهی به شاعران و نویسندگان سخن بگوید که گفت و خواستار حمایت مسوولان فرهنگی استان از شعرها و داستان های شاعران و نویسندگان برای ارتقای سطح فرهنگی و ادبی جامعه شد.

این شاعر پیشکسوت همچنین از چاپ نکردن کتابش (نقد و بررسی شعرهای 54 تن از شاعران خوزستانی) و زدن انگ روشنفکرانه به او توسط یک حوزه ی فرهنگی گله کرد.


همچنین "وحید کیانی"مشاور جوان استاندار خوزستان که به عنوان شاعر به این آیین آمده بود بخشی از مثنوی قدیمی خود را خواند:" هر سحر با بانگ موزون اذان/ می روم تا ناکجای آسمان/ نغمه ی هر جمله دارد نای او/ می روم تا کشف ناپیدای او/

با رفتن کیانی که عنوان کرده بود جای دیگری هم دعوت است "سیدمحمد مهدی شفیعی" آمد و ندا سر داد:" شاید ز بزم آینه ها دورمان کنی/ تا در خمار فاصله مخمورمان کنی/ یک چله جوشش است ز انگور تا شراب/ ما غوره ایم و مست که انگورمان کنی/

"محدثه الماسی"دیگر شاعر میهمان بود که گفت: عشق شوری است که در شام غریبان زینب/ دور دور غزل و سلسله جنبان زینب/ سر پروانه شدن داری اگر بسم ا.../ شمع افروخته از عمق گریبان زینب/

"احمدرضا کیماسی" شاعر دیگری بود که از شبنم شرم گفت:" شبنم شرم به پیشانی گل می شکفد/ وای دل گر جهت غیر تو راهی ببریم/ بس که شرمنده ی چشمان صنوبر شده ایم/ غافل از دور زمان شعله ی آهی ببریم/

"فردین کوراوند"هم آمد و از کوچه ی شهید علی پور گفت:" شب هوای دیگری دارد کوچه ی شهید علی پور/ هر ستاره بستری دارد کوچه ی شهید علی پور/ موج و ابر و باد و مرجان را جای داده در تن و جانش/ تا خلیج معبری دارد کوچه ی شهید علی پور/

"عصمت سرافراز"هم از شقایق ها گفت و سرود:" صبح است و میلاد شقایق های عاشق/ ای لاشریک عشق ها در عشق گیرم/ مثل ملاقات حدیث پنج تن ها/ در اشهدن ان لا الهی ها اسیرم/ اما بتول شاه رکنی گفت: ای که آگاهی تو از پندار من/ حضرت عشقم تو ای دلدار من/ غنچه ی گل نقش لب های تو است/ هر ستاره چشم زیبای تو است/

خانم "نواصر"از شاعران انجمن نابینایان و کم بینایان از ماه عاشقان گفت: ماه رحمت ماه عشق / ذکر ما شب تا سحر باشد خدا/ آتشی بر جان ما سر می زند/ ای دریغل این گنه پر می زند؟

"لیلا مسلم نژاد"هم که شاعر کانون ادبی نابینایان است رو به خدا گفت: صدایت می کنم یارب در این ماه پر از عشق/ صدایم گوش کن یا رب در این راه پر از عشق/

خانم "صادقیان"وقتی اعلام کرد: سپرده ام دل خود در میان دستانت/ به دست یخ زده ام کو کجا دامانت/ غریق مهر تو شد مادری که می سوزد/ و چشم منتظرش را چو می دوزد/ "محمدعلی فتح علیزاده" پاسخ داد: آسمان بالای سرم/ خورشید در دست راست/ ماه در دست چپم دمید زیر پاهایم/ جهان در چنبره ی نگاهم/ پاییز فراسوی بیستونم/ و بهاران حوالی تخت جمشید.../


"رئوف حسن پور"هم که مرگ خود را تماشایی خوانده بود ادامه داد:" مرگ من بسیار تماشایی است/ روزی که آسمان سرخ/ سوسن ها همه سیاه/ چشم های تو بارانی است/ من پیش می روم و/ خزر آغوش می گشاید.

بعد از شعری که "ژیلا مددی"تقدیم به زنده یاد "عبدالرضا قناد دزفولی" کرد "قل رومزی" آمد و از فریاد دین گفت که تجلی بخش جمع مسلمین است و گویی نور حق اندر زمین است.


گفتنی است: در این آیین که به همت انجمن شعر اهواز و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اهواز برگزار شد با اهدای لوح تقدیر از تلاش های 30 ساله ی شاعر، نویسنده و روزنامه نگار پیشکسوت خوزستانی در خدمت به جامعه ی ادبی و فرهنگی- هنری خوزستان تقدیر و تجلیل شد. همچنین مسوول بسیج هنرمندان استان خوزستان با اهدای لوح تقدیر از بهرامی شاعر و پیشکسوت مطبوعات خوزستانی قدردانی کرد.

حبیب اله بهرامی- نویسنده، شاعر و روزنامه نگار در گفت و گو با پایگاه خبری لهور:

$
0
0

بلیت های پاره ی سینما نفتون را چسب می کردم

و به عاشقان سینما می فروختم!

از گرفتن جایزه دولتی دریغ نمی کنم...


گفت و گو از ایوب بهرام

"حبیب اله بهرامی" صاحب قلمی بی توقع است؛ زنگ که زدم گوشی را برداشت. نخستین بار بود که صدای جناب بهرامی را می شنیدم ولی برایم خیلی آشنا بود. انگار خیلی پیش تر اورا دیده بودم. ولی ندیده بودم...

ازدوران دبیرستان که یادم هست بهرامی مسوول قسمت ادبی روزنامه ها وهفته نامه های گوناگون بود. ازفجر گرفته تا به امروز توسعه جنوب. چیزی که در اولین برخورد این جنوبی خوش ذوق می توان فهمید شوخ طبعی وخوش مشرب بودن است. کسی که عمرش را پای ادبیات می گذارد، نباید جز این باشد.

بهرامی استخوان خورد کرده ی ادبیات است. از آن هایی که مرد عمل هستند و کم تر در حاشیه ...

"بهمن ساکی" شاعر خوزستانی در آیین تجلیل از 30 سال فعالیت های فرهنگی و ادبی "بهرامی" ضمن تجلیل می گوید:"در سال های ۶۳و ۶۴که دانش آموز بودم و با مطبوعات آشنایی چندانی نداشتم آقای بهرامی- که خبرنگار روزنامه اطلاعات بود- خیلی پر تلاش ظاهر می شد و شعرهای شاعران استان را جمع آوری و در روزنامه اطلاعات و اطلاعات جبهه و در دهه های ۷۰و ۸۰در دیگر نشریات کشوری و استانی درج می کرد."

"بهمن ساکی" می افزاید:" البته آقای بهرامی هنوز هم در توسعه و نشر آثار بچه های استان مانند دهه ۶۰پر تلاش ظاهر می شود که می توان به اختصاص دو صفحه ادبی و فرهنگی- هنری در روزنامه توسعه جنوب برای درج آثار شاعران، نویسندگان و هنرمندان خوزستانی اشاره کرد."

ایشان متولد ۱۳۳۵و اهل مسجدسلیمان اما ساکن اهواز و دارای سه فرزند است.

این گفت و گو چیزی نیست جز بهانه ی برای آشنایی با دوستی خاک خورده عرصه قلم.

 با هم گفت و گو با بهرامی را بخوانیم:

* فرزندان تان میانه ای با ادبیات دارند؟

دو دخترم با ادبیات که میانه دارند؛ اما پسرم در زمینه ی نمایش نامه نویسی دست به قلم است..

 *به فرزندان خود توصیه می کنید بروند دنبال ادبیات؟

نه. چون صلاح کار خود را خسروان می دانند.

*تحصیلات؟ آیا به زبان دیگری تسلط دارید؟

کارشناس روزنامه نگاری وروابط عمومی هستم. به زبان بختیاری هم تسلط دارم!

 *تجربه کار در کودکی؟

به عنوان کارگر ساختمان در دوران دبیرستان تلاش کردم و نیز در درست کردن پاکت مایحتاج غذایی و چسب کردن بلیت های پاره شده ی سینما نفتون و فروختن آن ها به خلق ا… آن هم سه ریالی پنج ریال و ۶ریالی ۱۰ریال انجام وظیفه(!) کرده ام.

*در کودکی دوست داشتید چه کاره شوید؟

من نمی دونم دیروز چه خوردم؛ شما صحبت آرزوهای دوران کودکی ام را می کنید؟!

*همه مشاغلی که تا به حال داشته اید؟

کارمند شرکت نورد و لوله در اهواز، تکنسین و ناظر فنی ساختمان در ستاد بازسازی، معلم روستا، خبرنگار و هم اکنون کارمند اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان.

*با نوشتن امور زندگی را می گذرانید یا اینکه نوشتن شغل دوم شماست؟

نوشتن شغل دوم من است. در اصل کارمند و نان خور دولت ام.

*آیا با نوشتن می توان زندگی خود را تامین کرد؟

من که به طور کامل نتوانسته ام؛ اما کمک خرج ام بوده است.

*تا به حال چقدر از نوشتن داستان کسب درآمد کرده اید؟

فقط در برخی جشنواره ها هدایایی دریافت کرده ام.

*از چند سالگی کتاب خواندن را به شکل حرفه ای شروع کردید (اگر با اتفاق جالبی همراه بوده و با کتاب خاصی شروع شده بیان کنید)؟

از دوران دبستان به خواندن کتاب داستان علاقه مند شدم و هر جایی که کتاب می یافتم می خواندم.

*چه نوع آثاری را می خواندید؟

ابتدا با کتاب های داستانی مایک هامر می خواندم. بعد که عقلم آمد سرجایش رفتم سراغ کتاب های پسر خاله ی مادرم به نام علی ضامن کریمی که فردی سیاستمدار بود و کتاب های نویسندگان معروف ایرانی مانند جلال آل احمد و صادق هدایت و چوبک و بهرنگی و ژان لافیت و ارنست همینگوی و تولستوی و … در خانه داشت.

*نویسندگان مورد علاقه در دوره کودکی یا نوجوانی؟

در دوران کودکی و نوجوانی میکی اسپیلین خالق رمان های مایک هامر. همچنین نویسندگانی چون: آل احمد، رسول پرویزی و ابوتراب جلی

*کتاب های محبوب دوران کودکی و نوجوانی (نام ببرید)؟

کتاب های مدیر مدرسه آل احمد و ماهی سیاه کوچولو بهرنگی و

*آیا اتفاق خاصی و یا اثر خاصی باعث شد که نگاه شما به ادبیات و کتاخوانی جدی شود؟

از سال ۵۷به بعد چون پول توی دستم بود و فرصت مطالعه هم داشتم نگاه ام به کتاب های شعر و داستان و نیز طنز جدی شد که هم می خواندم و هم می نوشتم.

*از چه زمانی و چه گونه احساس کردید که می خواهید نویسنده بشوید؟

از همان دوران دبستان نگارشم خوب بود و انشاهای خوبی می نوشتم. چون مطالعه می کردم از کتاب گرفته تا روزنامه و مجله.

*از چه زمانی شروع به داستان نویسی کردید؟

با شروع جنگ تحمیلی کار نوشتن داستان را شروع کردم و برخی از داستان هایم را در مطبوعات کشور در دهه ی ۶۰چاپ کردم.

*کلاس یا دوره داستان نویسی گذرانده اید؟

به کلاسی نرفتم. فقط کتاب های داستان نویسی خواندم و داستان و رمان.

*کارگاه یا کلاس داستان نویسی می تواند کسی را نویسنده کند؟ چقدر در این زمینه نقش دارد؟

در این کلاس ها ضمن کشف استعداد ها می توان با اصول و رموز داستان نویسی نیز آشنا شد.

* نام آثاری که منتشر کرده اید؟

من فقط یک مجموعه شعر دفاع مقدس چاپ کرده ام. اما قصد دارم داستان های جنگ را نیز جمع آوری و چاپ کنم.

* آیا اثری بوده که شما را تکان دهد و تاثیری ماندگار روی شما بگذارد؟

جنگ و صلح تولستوی و داستان کوتاهی به نام زنبورک از نویسنده ای مشهدی که ابتدای جنگ در یکی از جشنواره های داستان نویسی کشور برگزیده شد.

*کتابی که دوست داشتید شما بنویسید اما کسی دیگر نوشته؟!

کتابی را که من دوست داشته باشم بنویسم؛ هنوز کسی ننوشته؛ چون از دل من خبر ندارد.

 * نویسندگان ایرانی مورد علاقه؟

همه ی نویسندگان بی ادعا امروزی را دوست دارم

*نویسندگان خارجی مورد علاقه؟

مارکز، چخوف، همینگوی، داستایوفسکی، تولستوی، بالزاک، دیکنز، شولوخف و کامو

*کتاب (رمان یا داستان کوتاه)درخشانی که مهجور مانده؟

مجموعه داستان های خودم!

*کتابی که بدون این که لایق باشد اسم در کرده؟

خیلی از کتاب های نویسندگانی که به وسیله نهادهای دولتی چاپ می شوند. نیاز به آوردن اسم شان نیست. حتا خودشان هم برای بار دوم کتاب شان را نمی خوانند! ولی من “لبه تیغ” سامرست موام را پنج بار خواندم!

*درمیان نویسندگان جوان به کدام یک اعتقاد دارید یا به آینده آن ها امیدوارید؟

چند نفری را می شناسم که بیش تر در جشنواره های داستان شرکت می کنند و مقام می آورند اما بسیاری هستند که هنوز ناشناخته اند و من به این ناشناخته ها امیدوارم.

*پنج کتابی که پیش از مرگ حتما باید آن را خواند کتاب های برای تنهایی و همه فصول؟

لبه تیغ- دن آرام- جنگ و صلح- صد سال تنهایی و بر می گردیم گل نسرین بچینیم

*سبک مورد علاقه در ادبیات؟

واقع گرایی و فراواقع گرایی

*محتوا مهم است یا فرم؟

محتوا مهم تر است

*نظرتان درباره جوایز ادبی خصوصی چست؟

جوایز ادبی خصوصی خوب اند به شرطی که داوران رفیق بازی نکنند.

*آیا جوایز ادبی دولتی جهت دارند؟ اگر برگزیده شوید جایزه را می گیرید؟

جهت که دارند. چرا که دوست ندارند یک نویسنده ای که در خط شان نیست جوایزشان را درو کند. اما از گرفتن جایزه دولتی دریغ نمی کنم. چه بسا که با کله رفته ام و جایزه ها را گرفته ام.

*غیر از ادبیات کدام هنر را خیلی دوست دارید یا در آن فعالیت می کنید؟

فیلم و سینما و هنر هشتم!

*با فیلم دیدن میانه ای دارید، سینما می روید یا فیلم ها را روی صفحه تلویزیون تماشا می کنید؟

با دیدن فیلم هم میانه دارم و هم از روی صفحه تلویزیون و هم رایانه نگاه می کنم.

*فیلم های مورد علاقه (می توانید فیلم ها را هم نام ببرید)؟

داستان وست ساید- برباد رفته- بن هور- ده فرمان. حرفه ای ها و ۱۲مرد خبیث

*دوست دارید فیلم نامه بنویسید؟

دوست دارم اما وقت آزاد ندارم.

*آیا تابه حال فیلم نامه نوشته اید، هیچ یک از آن ها به مرحله ساخت یا عقد قرار داد رسیده یا در نوشتن فیلمنامه اثری مشارکت داشته اید؟

نوشته ام اما دارد توی خانه خاک می خورد.

*اگر قرار باشد از آثارتان برای سینما یا تلویزیون استفاده شود، چه شرطی برای فیلم ساز می گذارید؟

محتوای اثرم را خراب نکند و دستمزد مرا نیز از پیش پرداخت کند.

*اهل ورزش هستید؟

فقط پیاده روی.

*در گذشته چه طور دوره نوجوانی یا جوانی؟

با بچه ها گل کوچک بازی می کردیم و با وزنه های سبک نیز ورزش می کردم.

*استقلال یا پرسپولیس؟

هیچ کدام. فقط تیم های فولاد و استقلال خوزستان، نفت مسجدسلیمان و نفت آبادان و دیگر تیم های خوزستانی. من یک موی تیم های ورزشی خوزستان را به صد تا تیم های تهرانی نمی دم.

*بزرگ ترین حسن شما که دیگران از آن یاد می کنند؟

مردم داری و احترام به دیگران. البته ببخشید که ماستم شیرین است!

*بزرگ ترین عیب تان که معمولن به آن متهم می شوید؟

فکر نکنم عیبی داشته باشم! تا حال کسی بهم نگفته است اما احساس می کنم آنانی که مورد انتقاد من در مطبوعات قرار می گیرند سایه ام را با سنگ آن هم از دور می زنند!

* برنامه روزانه شما چه طور است (روزتان را چه طور می گذرانید)؟

صبح ها با رفتن سر کار دولتی؛ بعد ازظهرها با رفتن به دفتر روزنامه و شب ها با نشستن پای تلویزیون و رایانه و چند نقطه و خواندن و نوشتن

* از هنرمندان روز کار هستید یا شب کار؟

بیش تر روزکار

*شب ها چه ویژگی دارد که برای کار کردن مناسب تر است؟

اگر از ۸صبح تا ساعت ۴عصر بخوابی شب برای کار خوب است. در غیر این صورت بازدهی در شب نخواهی داشت.

* حین کار یا مطالعه موسیقی گوش می کنید؟ موسیقیدان یا خواننده مورد علاقه؟

اصلن. چون رشته ی افکارم را پاره می کند.

*میانه تان با شعر؟

نیکوست. یک عمره که شعر می گویم و می خوانم و یک صفحه ای ادبی هم در روزنامه توسعه جنوب دارم که به شعر، داستان و نقد و مصاحبه ی شاعران و نویسندگان مزین می شود.

* شاعر مورد علاقه؟

نخست خودم! سپس شاملو و در پایان هم شاعرانی که حرفی برای گفتن داشته باشند.

* با قلم و کاغذ می نویسید یا با کامپیوتر (آیا این مساله در فرایند نوشتن تاثیر دارد.)؟

از سال ۸۳تا کنون با رایانه سر و کار دارم و فقط از خودکار برای یادداشت برداری استفاده می کنم.

* داستان تان را تمام می کنید و بعد شروع به اصلاح آن می کنید یا تا هر صفحه کامل نشده باشد سراغ صفحه بعد نمی روید؟

وقتی تمام شد شروع به اصلاح می کنم. البته در حین نوشتن نیز اصلاح لازم را انجام می دهم.

*روی نثر و قواعد دستوری وسواس دارید یا آن را به عهده ویراستار می گذارید؟

وسواس که دارم؛ اما چون کارم در روزنامه ویراستاری هم هست؛ بنابراین، خودم بهتر از هر کس دیگری می توانم ویراستاری کنم.

* نظرتان درباره استفاده از ویراستار و جایگاه اش در ارتباط با متن چیست؟

ویراستار برای نویسندگانی لازم است که در نگارش ضعف دارند. اما نویسندگانی که خود از لحاظ دستوری مجرب اند، نیازی به ویراستار ندارند. مگر نویسندگانی که بازاری نویس اند و بر اثر زیاد نوشتن وقت ویراستاری و دوباره خواندن ندارند.


* بهترین ویراستار های ادبی؟

به جز خودم و “علی یاری” کسی نمی شناسم

* بهترین و موفق ترین ناشران در حوزه ادبیات داستانی؟

توی نخ بهترین و موفق ترین شان را نرفتم اما انتشارتی نیلوفر که کتاب شعر من و حمیدرضا اکبری را با بدترین صفحه بندی و بدون غلط گیری به چاپ رساند که من حتا یک جلدی از آن را به دوستانم هم ندادم به عنوان بدترین انتشارتی نام می برم.

* کدام یک را می پسندید: شهرت در زمان حیات یا جاودانگی بعد از مرگ؟

هر دو را می پسندم.

*اهل مراوده با دیگر نویسندگان هستید؟

کم. چرا که فرصت لازم را پیدا نمی کنم.

* میانه تان با کافه نشینی چه طور است؟

نه میانه ای دارم و نه وقت اش را

* اهل حضور در نشست های نقد آثار داستانی هستید؟

اگر وقت داشته باشم؛ که ندارم!

*آیا راست است که در ادبیات داستانی جوان امروز رابطه خیلی نقش دارد (در بهتر دیده شدن، نقد شدن و .)؟

صد درصد. متأسفانه در دنیای مروز که دنیای رابطه است، ضابطه جایی ندارد.

*آیا به این نکته که برخی نویسندگان باندی عمل می کنند (در جایزه دادن و نوشتن در باره آثار خودشان) اعتقاد دارید؟

این که مثل روز روشن است و به قول معروف اظهر من الشمس است و بیش تر هم در جشنواره ها و جایزه های دولتی به چشم می خورد جوایز ریز و درشتی که فقط بین خودشان دست به دست می شود!

*روزنامه یا مجلاتی را که مرتب یا اغلب می خرید؟

روزنامه تا دلت بخواد. البته بدون این که پولی از جیبم بدهم. بعضی مجله های ادبی نیز تهیه می کنم.

*اهل وب گردی هستید؟ وب سایت ادبی یا هنری که به آن مرتب سر می زنید؟

وب گردی جزو کارهای روزانه ام است. در ایمیلم معمولن خواندنی های وب سایت های ادبی و نشریه های اینترنتی مثل نامه ی حبیب و … سبز می شود.

*اهل وب نویسی هستید؟ سایت و یا وبلاگ دارید؟

هستم. چند وبلاگ دارم که هر از گاهی می نویسم.

*به نظر شما فضای مجازی نقش سازنده در ادبیات داستانی داشته یا مخرب؟

البته نقش سازنده دارد؛ اما متأسفانه نوشته های نویسندگان و شاعران به راحتی در فضای مجازی منتشر می شود بدون آن که نام نویسنده و شاعر ذکر شود.

*موافق انتشار داستانی در فضای مجازی یا به صورت الکترونیکی هستید؟

نه. چون به راحتی می تواند داستان ات را به یغما ببرند!

*جمله های کوتاه شما درباره ی برخی نویسندگان، شاعران و  هنرمندان

*صادق هدایت؟

مرگ روشن و هدایتی که صادق بود.

*بهرام صادقی؟

نویسنده ای تاثیر گذار که با قمقمه های خالی به ملکوت پیوست

*بیژن نجدی؟

شاعر و نویسنده ای که با یوزپلنگان می دوید

*ابراهیم گلستان؟

همه فن حریفی که نگاه ارنست همینگوی در قلب اش نفوذ کرد.

*هوشنگ گلشیری؟

در مکتب بهرام صادقی کارنامه ی خوبی گرفته است.

*احمد شاملو؟

با چراغ به آرزویش رسید:” بگو برهنه به خاک ام کنند سراپا برهنه…”

*محمود دولت آبادی؟

"زوال کلنل" اش وزیر ارشاد را غافل گیر کرد

*رضا براهنی؟

شاعری که فقط منتقد است

*جلال آل احمد؟

از رنجی که می بریم دچار افسردگی شدید شد و

*مصطفی مستور؟

دانای کلی که روی ماه خداوند را بوسید.

* احمد محمود؟

همسایه ی ما که در زمین سوخته در مدار صفر درجه باقی ماند.

* رضاعطاران؟

بچه ها بیش تر او را می شناسند.

در آستانه ی هفته ی دفاع مقدس و در تالار نیایش شوش دانیال(ع)؛

$
0
0

برترین های ششمین جشنواره شعر بسیج خوزستان معرفی شدند


ششمین جشنواره استانی شعر بسیج خوزستان با معرفی برگزیدگان در بخش های مختلف در در تالار نیایش شهرستان شوش دانیال به کار خود پایان داد.

به گزارش خبرنگار ما، در آیین اختتامیه این جشنواره- که در آستانه ی هفته ی دفاع مقدس برگزار شد- و عبدالرضا سعیدینیا فرماندار، سرهنگ پاسدار علی صفری فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان شوش، محمد جوروند نماینده اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و جمعی از شاعران و هنرمندان خوزستانی حضور داشتند در موضوع مضامین آیینی، اجتماعی (مبتنی بر اصول خانواده و سبک زندگی اسلامی) زهرا شعبانی از هندیجان- لیلا دیناروند از شوش دانیال و هادی محمدزاده به ترتیب مقام های نخست تا سوم را کسب کردند و جمال پناهی نژاد شایسته تقدیر شناخته شد.

در موضوع انتظار، امید و آرمانگرایی، نیلوفر شاطری از شوشتر مقام نخست را کسب کرد. سعید بخشنده از رامشیر و افرا عسکریان از ایذه دوم و سوم شدند و از فرهنگ دشتی از آبادان به عنوان شایسته تقدیر نام برده شد.

در موضوع بیداری اسلامی و مقاومت ملل، اکبر آزادپور از اندیمشک رتبه ی نخست را به دست آورد. داود مالکی از شوشتر دوم شد و ایوب شیخی زاده از اندیمشک در مکان سوم ایستاد. همچنین روح اله حاجی ابراهیمی از شوش تقدیر شد.

در موضوع بازخوانی ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی دفاع مقدس (عدالت طلبی، استقلال، آزادگی و استکبار ستیزی و دین باوری) سیدمحمد مهدی شفیعی و فواد میرشاولد هر دو از اهواز به ترتیب اول و دوم شدند و هوشنگ دیناروند از شوش در جایگاه سوم قرار گرفت.  همچنین از حسن بن یباره از رامشیر تقدیر شد.

در موضوع بزرگداشت استاد شعر متعهد مرحوم خلیل عمرانی، آزاد کاعباسی از شوش و زهرا شعبانی از هندیجان هر دو مقام های نخست را به دست آوردند. حسین سنگری از دزفول دوم شد و مسعود میرزایی از شوشتر سوم. همچنین علی قادرپور از دزفول شایسته تقدیر شد.

گزارش خبرنگار ما حاکی است: شاعران در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در دو کارگاه شعر شعر کلاسیک و شعر نو، شرکت کردند و آثار راه یافته به مرحله داوری این جشنواره مورد نقد و بررسی منتقدان از جمله حبیب پیام، داود رضا کاظمی، بهمن ساکی- محمد شریفی، قاسم آهنین جان، علیرضا شکرریز، فردین کوراوند، احمدرضا کیماسی، مرتضی حیدری آل کثیر و برخی شاعران قرار گرفت. همچنین در آیین پایانی جشنواره برخی از برگزیدگان به قرایت شعر پرداختند.

حبیب پیام استاد دانشگاه و پژوهشگر خوزستانی در سخنانی خشونت را در شعر امروز دفاع مقدس رد کرد و محمد بقالان نوآوری را در شعر کلاسیک به ویژه در شعر آیینی دشوار خواند. علیرضا شکرریز خواستار همذات پنداری در شعر شد و بهمن ساکی شعر کوتاه را یک شعر کامل خواند و دارای همان وظایف شعر بلند دانست و اظهار کرد: بیش تر شعرها کلمه محور هستند تا محتوا محور!

در این جشنواره عده ای از شاعران خوزستانی شعرهای خود را قرایت کردند که می توان به صدراله سرحدی- رضا ریاحی- محمد بقالان- شیدا یزدان جو- فواد میرشا ولد- حمداله احمدی- احمدرضا کیماسی- قاسم آهنین جان- رضا امیری- قل رومزی- صدیقه صنیعی- بتول شارکنی- حسین ذوالقدر- حسن بن یباره- نیلوفر شاطری- بهروز موری- عبدالرسول سعادت- افرا عسکریان- حاجی مراد اسماعیل وندی- عصمت سرافراز- شریفات، دیناروند- بن یباره- بهزاد جمالی- حسن حیدری- محمدرضا داودی- چنانی- بهمن الماسی- ثریا عبدی- جمال پناهی نژاد- داود مالکی- هادی محمد زاده- اکبر آزاد پور- علی حسن غلامی- آزاد کاعباسی- امیر امیرنیا- حسن بن یباره- سید محمد مهدی شفیعی- محمد شریفی- هوشنگ دیناروند- حسین سنگری- سعید بخشنده و ... اشاره کرد.

***

داود رضا کاظمی:

جشنواره ها می توانند رشد کمی و کیفی شعر را نشان دهند

در این جشنواره دبیر ششمین جشنواره شعر بسیج خوزستان در سخنانی ادبیات استان را رو به رشد برشمرد و گفت: جشنواره ها می توانند رشد کمی و کیفی شعر را نشان دهند و در اعتلای فرهنگ و شعر استان موثر باشند.

داود رضا کاظمی سپس گزارشی از وضعیت جشنواره ارایه و اظهار کرد: تعداد 571 اثر از 145 شاعر از سراسر استان به دبیرخانه این جشنواره رسید که از میان آنها حدود 200 اثر از 40 شاعر به بخش نهایی برای داوری راه یافتند که در پایان این جشنواره از 20 شاعر به عنوان برگزیده تقدیر شد.

وی بیان کرد: در پنج موضوع این جشنواره چهار اثر برای راهیابی به جشنواره سراسری انتخاب شدند.

همچنین از محمود صفارزاده شاعر پیشکسوت شوش دانیال با اهدای لوح قدردانی به عمل آمد و گروه تواشیح دانیال نبی(ع) به اجرای برنامه پرداخت.

***

فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان شوش دانیال(ع):

شاعران قدر خود را بدانند


شاعران قدر خود و این موهبت الهی را که خدا در دل شان نهاده بدانند و  در راه دین مبین اسلام و انقلاب تلاش کنند. فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان شوش دانیال(ع) در ششمین جشنواره شعر بسیج خوزستان ضمن اعلام این مطلب در سخنانی گفت: شانه های شهرستان شوش دانیال نبی(ع) مدت 18 ماه زیر بار توپ ها و خمپاره های دشمن خم شده بود اما مردم ولایت مدار و عاشق انقلاب و امام همواره در طول جنگ تحمیلی حتا با درگیری های تن به تن و حماسه آفرینی و ایثار جان شان اجازه ندادند دشمن به اهداف شوم خود دست یابد.

سرهنگ پاسدار علی صفری از شهرستان شوش دانیال به عنوان شهر حماسه فتح المبین، شهید آوینی، 600 لاله خونین بال و عاشق انقلاب و امام و ولایت نام برد و نقش مهم شاعران و شعر را در انقلاب یادآور شد و زبان شعر را از همه ی جوانب در تداوم انقلاب موثر خواند و گفت: شعر انقلابی و حماسی شاعران متعهد موجب شد خیل عظیمی از شیفتگان انقلاب و به سوی جبهه ها رهسپار شوند و از کیان اسلامی دفاع کنند.

وی انقلاب را یک انقلاب فرهنگی خواند و خواستار حرکت شاعران و هنرمندان در راه ارتقای سطح فرهنگی جامعه شد و اظهار کرد: هنرهای سالم و اسلامی در انقلاب اسلامی جایگاه ویژه ای دارند و باید بتوانند جایگاه رفیع خود را پیدا کنند.

فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان شوش گفت: شعری که در دل انسان سبز شود و همچون آفتاب بتواند جهان را منور کند؛ بر دل سنگ هم می تواند اثر بگذارد.

سرهنگ پاسدار علی صفری خطاب به شاعران گفت: شاعران قدر خود و این موهبت الهی را که خدا در دل شان نهاده بدانند و  در راه دین مبین اسلام و انقلاب تلاش کنند.

***

محمد جوروند:

"محمود صفار زاده" زبان خود را پیدا کرده است


همچنین رییس اداره فنی و مهندسی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در سخنانی گزارشی از شاعران پیشکسوت شهرستان شوش دانیال ارایه کرد و گفت: شوش با وجود حرم دانیال نبی از قبل انقلاب اسلامی دارای شاعران دینی آیینی بسیاری بوده است.

محمد جوروند به امامزادگان سیدعباس و عبداله علی- قدمگاه امام رضا و اما حسن- تاج الدین، دعبل خزاعی و ... اشاره کرد و بافت اجتماعی شوش را برخوردار از خانواده های سادات دانست و از نقش شاعران پیشکسوت شوش در شعر فارسی و عربی در دفاع مقدس از جمله خانواده ی میرشکاک- اسفیا- علیرضا و منصور یا حسن- اسماعیل واحدی- حاج نعمت سپهری- علی رحیمی فر- سید فرج موسوی و چنانی و نیز محمود صفار زاده سخن گفت.

وی گفت: محمود صفارزاده در 14 سالگی نخستین شعر کلاسیک خود را در مدح پیامبر سرود. شعری که هیچ گونه اشکال وزنی و قافیه ای نداشت. او در جنگ حضور داشت. هنگامی که برادرش به اسارت نیروهای عراقی در آمد.

 

امروزه محمود صفار زاده زبان خود را پیدا کرده است اما متاسفانه تا کنون نتوانسته کتابی به زیور چاپ برساند.

گزارش خبرنگار توسعه جنوب حاکی است: ششمین جشنواره شعر بسیج خوزستان به همت سازمان بسیج هنرمندان استان، سپاه ناحیه مقاومت بسیج، کانون بسیج هنرمندان و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شوش برگزار شد.

گفتنی است: ارمغان بهداروند، حبیب پیام- علیرضا شکرریز- علی بهرامی و مرتضی حیدری آل کثیر کار داوری آثار را بر عهده داشتند.

Viewing all 47 articles
Browse latest View live




Latest Images